collimator


اصطلاح
برق و الکترونیک
10 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
موازي ساز ~ وسيله اي که اجزاي يک باريک را به زاويه ي فضايي خاصي محدود مي کند .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت collimator معنی collimator معنی collimator به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک collimator در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
colliomator lens
عدسي موازي ساز ~ در اپتيک به عدسي شيشه اي يا پلاستيکي گفته مي شود که پرتو هاي واگراي يک منبع نور را به صورت موازي در مي آورد .

collinear array , linear array
آرايه هم خط ، آرايه خطي ~ نوعي آنتن آرايه اي که از تعداد زيادي دو قطبي نيم موج تشکيل شده است که به صورت سربه سر و همقاز به هم متصل شده اند

collinear heterodyning
پردازش هترودين هم خط ~ نوعي سيستم پردئازش نوري که تابع همبستگي آن از يک مدوله ساز فرا صوتي نور به دست مي آيد . سيگنال خروجي از باريکه مرجع استخراج مي شود . به گونه اي که دو باريکه تا قبل از ورود به دهانه آشکار سازي هم خط هستند . پس از آن تغييرات طول مسير نوري فاز هر دوباريکه سيگنال و مرجع را همزمان ...

collision avoidance system
سيستم احتراز از برخورد ( سي اي اس ) ~ سيستم الکترونيکي هوابرد که به صورت خودکار در مورد برخورد احتملي در هواپيما در هوا هشدار مي دهد .

collision - course homing
هدايت در مسير اصابت ~ روش براي هدفگيري موشک تدافعي در مسيري که بر اساس مسير پرتاب ، سرعت و مسير حرکت موشک دشمن و به منظور برخورد با آن توسط کامپيوتر محاسبه شده است . داده هاي ورودي که از رادار يا ليزر ردگير به دست ~ مي آيند موشک تدافعي را قبل از پرتاب برنامه ريزي مي کنند . برنامه ي پرتاب را مي توان ...

colloidal graphite
گرافيت کلوييدي ~ گرافيت پودري ، شکلي از کربن که در آب ، گليسرين ، يا حلالهاي ديگر معلق مي شود و به عنوان حفاظ رسانا روي سطوح دروني و بيروني لامپ پرتو- کاتدي يا ساير لامپهاي الکتروني به کار مي رود .

color
رنگ ~ مشخصه اي از نور که بر حسب درخشايي، طور موج غالب و خلوص مشخص مي شود . درخشايي معرف اندازه درخشندگي است . طول موج تعيين کننده ي رنگمايه است و از حدود A ~ 4000 براي بنفش تا 7000a براي قرمز ( 400 تا 700 nm ~ ) تغيير مي کند . خلوص نيز مربوط به جلا يا سير شدگي رنگ است و ميزان وضوح آن را مشخص مي کند ...

color balance
توازن رنگ ~ تنظيم مدار هاي مربوط به سه تفنگ الکتروني لامپ تصوير رنگي به منظور جبران اختلاف نورافشاني نقاط فسفري سه رنگ روي صفحه ي نمايش لامپ .

color - bar code
رمز ميله اي رنگي ~ نوعي رمز ميله اي که در آن يک يا چند ميله ي رنگي با ميله هاي سياه و سفيد ترکيب شده اند . به اين ترتيب چگالي رمز گذاري دودويي داده هاي چاپ شده روي برچسبها يا خودکالاها به منظور کنترل موجودي و يا مقاصد ديگر افزايش مي يابد .

color - bar generator
مولد ميله - رنگي ~ نوعي مولد سيگنال هاي لازم براي ايجاد الگوي آزمايشي ميله هاي رنگي در کانالهاي مختلف را براي گيرنده تلويزيون رنگي توليد مي کند .