color flicker

color fringing

فريز رنگ هاله ي رنگي که در مرزهاي اجسام در تصوير تلويزيون رنگي به وجود مي آيد و در اثر آن اجسام کوچک به چندين رنگ ديده مي شوند. اين پديده بر اثر تغيير وضعيت جسم روي مي دهد.

color graphics adapter

تطبيق دهنده گرافيکي رنگي [ سي جي اي] ~ تخته مداري براي نمايشگر هاي رنگي کامپيوتر هاي شخصي که سيگنالهاي ويديوئي قرمز ، سبز ، آبي و تقويت ( آر جي بي آي ) و سيگنال ويديوئي مخلوط را فراهم مي کند. اين روش حداکثر 16 رنگ را پشتيباني مي کند.

colorimeter

رنگ سنج ~ ابزاري که يک رنگ را از طريق تعيين شدت سه مؤلفه اصلي آن مشخص مي کند.

colorimetry

رنگ سنجي ~ دانش سنجش رنگها .

color killer circuit

مدار قطع رنگ مداري در گيرنده تلويزيون رنگي که هنگام دريافت برنامه هاي سياه و سفيد ترانزيستورها يا لامپهاي تقويت رنگ نمايي را در ناحيه قطع باياس مي کند.

color phase

فاز رنگ اختلاف فاز بين سيگنال رنگ نمايي ( آي يا کيو) و مرجع حامل رنگ نمايي در گينده هاي تلويزيون رنگي .

color phase alternation

تناوب فاز رنگ [ سي پي اي] ~ تغيير متناوب فاز رنگ يک يا چند مؤلفه زير حامل رنگ نمايي بين دو مجموعه مقادير مشخص در سيستم تلويزيون رنگي.

color phase detector

آشکار ساز فاز رنگ ~ مداري در گيرنده هاي تلويزيون رنگي که بسامد و فاز سيگنال رگبار ورودي را با سيگنال 3/579545 مگاهرتز داخلي مقايسه و ولتاژ تصحيح لازم را به لامپ رآکتانسي اعمال مي کند.

color piture signal

سيگنال تصوير رنگي ~ سيگنال الکتريکي اي که اطلاعات کامل تصوير رنگي بجز سيگنالهاي همزماني را در بر دارد. شکلي از اين سيگنال داراي مؤلفه تک رنگ به همراه زير حاملي است که با اطلاعات رنگ نمايي مدوله شده است.

color picture tube

لامپ تصوير رنگي ~ نوعي لامپ پرتو- کاتدي که داراي سه نوع رنگ فسفري متناوب است. با پوشش و تحريک مناسب اين رنگها مي توان تصوير رنگي را در گيرنده ي تلويزيوني تشکيل داد.