compact disk


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ديسک فشرده ( سي دي ) ~ ديسکي پلاستيکي به قطر چهار وپنج و هشت دهم اينچ که مي تواند صداي انسان ، موسيقي و ساير صداها را به شکل حفره هاي ميکروسکوپي ، که توسط ليزر توليد مي شوند ، روي شيار هاي مارپيچي ذخيره کند با تابندن نور ليزر به روي حفره هاي در حال چرخش و مدوله شدن نور بازتابيده ، صدا ي ضبط شده دوباره پخش مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت compact disk معنی compact disk معنی compact disk به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک compact disk در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
compact-disk-interactive system
سيستم بر هم کنشي ديسک فشرده [سي دي آي] ~ دستاوردي بر اساس فناوري ديسک فشرده براي مصارف خانگي که در آن کاربر مي تواند با استفاده از گيرنده هاي تلويزيوني يا ويديو و سيستمهاي صوتي خانگي خروجي سيستم را انتخاب کند.سي دي-آي کاربردهاي تجاري و صنعتي نيز دارد.

compact-disk player
پخش ديسک-فشرده[ سي دي ] ~ دستگاه الکترومکانيکي که با استفاده از صفحه گردان موتوري و سيستم پخش الکترواپتيکي سيگنالهاي شنيداري لازم براي تقويت را توليد مي کند.به شکلهاي مختلفي نظير قابل حمل و يا استريو ساخته مي شود.

compact-disk read-only memory player
بخش حافظه فقط خواندني ديسک -فشرده [ سي دي- رام] ~ يکي از وسايل جانبي کامپيوتر شخصي که با استفاده از صفحه گردان موتوريس و سيستم پخش الکترواپتيکي حفره هاي موجود روي ديسک فشرده را به سيگنال هاي شنيداري و ديداري تبديل مي کند.به کمک آن مي توان متن،گرافيک،داستان ويا فيلمها و بازيهاي ويديوئي را ذخيره و پخ ...

compact- disk , read - only memory extended architecture
معماري گسترش يافته ي حافظه ي فقط خواندني ديک فشرده ~ نوعي سي دي - رام با قالب رمز گذاري مشخص براي ذخيره ي اطلاعات شنيداري به شکل رقمي

compact flash Association
سازماني که استانداردهاي لازم براي سازندگان کارتهاي حافظه ي کامپيوتري را وضع مي کند .

companding
فشرده - بازسازي ~ فرايند متراکم ساختن يا کاهش گستره ي ديناميکي سيگنال موسيقي يا صدا ( نوعاً در محل فرستنده ) و سپس باز کردن يا بازيابي سيگنال در محل گيرنده طبق يک مشخصه و انتقال خاص ( معمولا قانون فشرده - بازسازي لگاريتمي ) . اين عمل عمدتاً براي بهبود نسبت سيگنال - به - نويز اس بر روي ان انجام مي ش ...

compandor
فشرده - بازکننده ~ ترکيب دو مدار متراکم کننده و بازکننده براي فشرده سازي گستره ي دامنه ي سيگنالها و سپس بازيابي آنها . اين ترکيب نسبت سيگنال - به - نويز را بهتر مي ~ کند . در حال حاضر مدارهاي مجتمع فشرده - بازکننده ي کاملي وجود دارند که امکان دسترسي به هريک از واحد هاي فشرده کنتده و يا باز کننده را ...

comparator
مقايسه گر ~ 1. وسيله اي که با مقايسه ي دو نسخه از اطلاعات مشابه درستي عملياتي نظير ذخيره يا محاسبات رياضي را تحقيق و سيگنالي بر اساس آن در خروجي توليد مي کند 2. ابزاري الکترونيکي که کميتي را اندازه گيري و با مقدار دقيق استاندارد مقايسه مي کند ~ 3 . نوعي تقويت کننده ي عملايتاتي بدون پسخورد که تغيير ...

comparison bridge
پل مقايسه ~ 1. نوعي مدار پل که در صورت تغيير ولتاژ خروجي نسبت به ولتاژ مرجع ، ولتاژ خطا توليد مي کند . سيگنال خطا از طريق پسخورد منفي ( negative feedback ~ ) ولتاژ خروجي را تصحيح و توازن پل را دوباره بر قرار مي کند . 2. نوعي پل که دو مقدار امپدانس را مقايسه و در خروجي نسبت آنها را توليد مي کند .

compass bearing
سمت قطب نما ~ سمتي که نسبت به شمال قطب نما تعيين مي شود .