composite color sync


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
همزماني رنگ مخلوط ~ سيگنالي که تمام سيگنالهاي همزماني لازم براي عملکرد درست تلويزيون رنگي را در بر دارد . اين سيگنالها عبارت اند از پالسهاي همزماني و محو افقي و عمودي و سيگنال رگبار رنگ .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت composite color sync معنی composite color sync معنی composite color sync به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک composite color sync در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
composite line
خط مخلوط ~ خط يا مداري که يک زوج تسهيمگر ( multiplexer) يا متراکم ( concentrator ~ ) را به هم وصل مي کند .

composite modulation voltage
ولتاز مدوله کننده ي مخلوط ~ ولتاژ مخلوط خروجي نوسان سازهاي زير حامل که براي مدوله کننده ي به فرستنده اعمال مي شود و در سيستمهاي دور سنجي کار برد دارد .

composite picture signal , composite signal , composite video signal
سيگنال تصوير مخلوط ، سيگنال مخلوط ، سيگنال ويدئويي مخلوط ~ سيگنال تصوير کاملي که فرستنده ي تلويزيوني خارج مي شود . اين سيگنال داراي اطلاعات تصوير ، پالسهاي محو ، پالسهاي همزماني سياه و سفيد ، زير حامل رنگ ، رگبار رنگ و ساير اطلاعات لازم براي ارسال تصوير رنگي است .

composite pulse
پالس مخلوط ~ پالس مورد استفاده در سيستمهاي ناوبري پالسي که از تعدادي پالس همپوش که از يک منبع و در مسيرهاي مختلف دريافت شده اند ، تشکيل مي شود .

composite wave filter
پالايه ي موج مخلوط ~ ترکيبي از دو يا چند پالايه ي پايين گذر ،باگذر،ميان گذر، يا ميان نگذر.

compound modulation
مدوله کننده ي مرکب ~ نوعي روش مدوله کننده که در آن يک يا چند سيگنال زير حاملهاي مربوط به خود را مدوله مي کنند و اين زير حاملها به نوبه ي خود حامل اصلي را مدوله مي کنند.

compound semiconductor
نيمه رساناي مرکب ~ نيمه رسانايي که در ساختمان آن به جاي يک عنصر مانند سيليسيم يا ژرمانيم ،ترکيبي از دو يا چند عنصر به کار رفته است. نيمه رساناهاي گروlll-v ~ با استفاده از عناصر سه ظرفيتي گروه سوم جدول تناوبي ( مانند آلومينيم ،گاليم ، وانديم ) و عناصر پنج ظرفيتي گروه پنجم (مانند فسفر، آرسنيک،و آنتيم ...

compression
فشرده سازي؛ متراکم سازي ~ کاهش گستره ي حجم صداي يک سيگنال شنيداري . در اين حالت سيگنالهاي ضعيف نسبت به نويز زمينه قوي تر مي شوندو سيگنالهاي قوي نيز کمتر تقويت مي شوند تا سيستم دچار اضافه بار نشود.براي نيل به اين هدف ،بهره ي مؤثر مدار به طور خودکار و به صورت تابعي از دامنه ي سيگنال تغيير داده مي شود ...

compressional wave
موج تراکمي ~ موجي در يک محيط کشسان که منجر به تغيير حجم عناصر محيط بدون ايجاد چرخش در آنها مي شود.موج تحت تراکمي درواقع يک موج طولي است.

compression ratio
نسبت تراکم ~ نسبت تقويت در سطح سيگنال مرجع به تقويت در سطحي بالاتر .