computed tomography

computer

کامپيوتر ؛ کامپيوتر ~ ماشيني که مي تواند اطلاعات را پس از دريافت ، پردازش کند و نتايج را به شکل مورد نظر نمايش دهد. نمونه هاي آن عبارت اند از کامپيوتر هاي رقمي ، قياسي و آميخته .

computer -aided design

طراحي به کمک کامپيوتر [ کد] ~ روشي براي ايجاد اصلاح و ذخيره يک طرح گرافيکي به کمک کامپيوتر ، مانند طراحي مدارهاي مجتمع از مدار اوليه تا آرايش نهايي بسته بندي آن .

computer-aided engineering

مهندسي به کمک کامپيوتر [ سي اي اي ] ~ کاربرد کامپيوتر ها و نرمافزارهاي مختلف در تمام جنبه هاي مهندسي . با استفاده از کامپيوتر ها نوعاً ايستگاه هاي کاري و نرم افزارهاي مناسب مي توان انواع نمودارهاي بلوکي و تابعي ، جانمايي تخته مدارها ، ماسکهاي مدارهاي مجتمع ، طرحواره هاي الکترونيکي ، نمودارهاي سيمکش ...

computer-aided graphics

گرافيک به کمک کامپيوتر ~ استفاده از کامپيوتر ، نوعاً ايستگاه کار يا رايانه ي شخصي پيشرفته ، براي نمايش اجسام يا مفاهيم به صورت سه بعدي و رنگي . به عنوان مثل مي توان به تحليل و طراحي مدل خودرو و يا هواپيما و نيز نقشه هاي متحرک هواشناسي اشاره کرد. همچنين مي توان مفاهيم علمي نظير ديناميک گردبادها ، پي ...

computer- aided instruction

آموزش به کمک کامپيوتر ~ استفاده از يک کامپيوتر با تعاد زيادي پايانه ي دانش آموزي متصل به خط براي جايگزيني يا مکمل شدن با آموزش سر کلاسي.

computer-aided manufacturing

ساخت و توليد به کمک کامپيوتر [ کم] ~ به کارگيري کامپيوتر و نرم افزارهاي مناسب براي کمک به ساخت محصولات و يا فراوري مواد شيميايي . استفاده از نتايج طراحي به کمک کامپيوتر ( کد) براي ساخت ماسکهاي مدار مجتمع ، ماسکهاي مدار چاپي ، و نقشه هاي مقياس بندي شده مي تواند به ساخت مدارهاي مجتمع ، تخته مدارها ،ق ...

computer-aided prototyping

نمونه سازي به کمک کامپيوتر ~ تشکيل مدلهاي سه بعدي محصولات يا قالبهاي ريخته گري محصولات از طريق تعريف پياپي اجسام سه بعدي در لايه هايي که در مراحل مختلف فرايند و تحت کنترل کامپيوتر ايجاد مي شوند.

computer code

رمز کامپيوتر ~ سيستم ارقام دودويي يا ساير رمزهاي ماشيني که در کامپيوتر ها به کار مي روند.

computer connector

رابط کامپيوتري ~ نوعي رابط چند پايه اي که امکان اتصال يا قطع همزمان 25 يا تعداد بيشتري پايه را فراهم مي سازد . اين رابطها ، به منظور جفت شدن صحيح رابطهاي نر و ماده ، نوعاً به شکل دي ساخته مي شوند.

computer control

کنترل کامپيوتري ~ اصطلاحي که در مورد کنترل فرايندهاي صنعتي ، ماشينهاي ابزار ، پرواز هواپيما ، موتورهاي خودرو ، ابزارهاي اندازه گيري ، لوازم خانگي و نظاير آن توسط کامپيوتر يا پردازنده مرکزي با برنامه نويسي تنرم افزاري به کار مي رود.