concurrent engineering


اصطلاح
برق و الکترونیک
22 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
مهندسي همزمان ~ مفهومي در مديريت مهندسي که با گماشتن همزمان گروههاي کاري روي قسمتهاي مختلف يک پروژه منجر به کاهش زمان رسيدن محصول به بازار و بهبود کيفيت آن مي شود. اين گروهها شامل نيروهاي مهندسي ، ساخت ، بازاريابي و کنترل کيفيت و مصرف کننده ي نهايي در فاز تعريف محصول مي شوند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت concurrent engineering معنی concurrent engineering معنی concurrent engineering به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک concurrent engineering در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
condenser
چگالنده ، همگراساز ~ 1. سيستمي ار عدسيها که پرتوهاي نور را روي يک نقطه متمرکز يا کانوني مي کند. 2. اصطلاحي منسوخ براي خازن Capacitor .

conditioning
آماده سازي ~ اصطلاح خطوط و تجهيزات ارسال داده ها براي تطبيق امپدانس و دامنه و يا متعادل سازي .

conducance
رسانايي[ جي] معياري از توانايي ماده براي رسانش الکتريسيته . رسانايي عکس مقاومت ماده است و بر حسب زيمنس بيان مي شود . رسانايي ، بخش مقاومتي يا حقيقي ادمتانس را تشکيل مي دهد.

conducted interference
تداخل رسيده ~ سيگنالهاي تداخلي که وارد خطوط تلفني يا تغذيه شده باشند.

conducting polymer
بسپار رسانا ~ نوعي پلاستيک با رسانندگي بالا و نزديک به فلزات .

conduction
رسانش ~ انتقال انرژي توسط محيط ساکن .

conduction band
باند رسانش ؛ نوار رسانش ~ باند انرژي مربوط به حرکت الکترونهاي آزاد در ماده ي جامد . معمولاً باند رسانش خالي يا داراي تعداد کمي الکترون است .

conduction current
جريان رسانش ~ جريان مربوط به جاري شدن الکترونها در جسم يا حامل ها در نيمه رسانا .

conductive coating
پوشش رسانا ~ پوششي با مقاومت سطحي کم که مانع از انباشت بارهاي الکتريکي ساکن در روي آن مي شود . استفاده از آن از بروز تخليه الکترواستاتيکي جلوگيري مي کند.

conductive elastomer
کشپار رسانا ~ ماده سيليکون لاستيک مانند که ذرات فلزي معلق در آن الکتريسيته را هدايت مي کنند.