conductivity - modulation transistor


اصطلاح
برق و الکترونیک
36 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
ترانزيستور مدوله کننده ي - رسانندگي ~ ترانزيستوري که ويژگيهاي فعال آن بر اساس مدوله کننده مقاومت حجمي نيمه رسانا توسط حامل هاي اقليت است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت conductivity - modulation transistor معنی conductivity - modulation transistor معنی conductivity - modulation transistor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک conductivity - modulation transistor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
conductor
رسانا ~ 1. ماده اي که به دليل مقاومت الکتريکي کم ، جريان الکتريکي را به خوبي عبور مي دهد، مانند فلزاتي نظير آلومينيم ، مس ، طلا ، سرب، نيکل ، پلاتين ، نقره و قلع ، ضمن آنکه کربن ، پلاستيک آغشته به کربن ، و آب نمک نيز از مواد رسانا به شمار مي روند . 2. ماده اي که مشابه با رساناهاي الکتريسيته ، انرژي ...

conduit
محمل ~ لوله هاي فلزي سخت و يا انعطاف پذيري که از داخل آنها سيمهاي حامل جريان الکتريکي و عايق از هم گذرانده ،مي شود.

cone
مخروط ~ ديافراگم مخروطي شکل يک بلندگو.

cone loudspeaker
بلندگوي مخروطي ~ بلندگويي با يک محرک مغناطيسي که به صورت مکانيکي به مخروط کاغذي يا سلولزي تزويج شده است .

cone of nulls
مخروط صفرها ~ سطحي مخروطي که مربوط به جهت تابشهاي جزئي آنتن است .

cone of radio silence
مخروط سکوت راديويي ناحيه اي مخروطي شکل واقع در بالاي آنتن يک فرستنده راهنماي راديويي که در آن هيچگونه سيگنالي توسط خلبان هواپيما شنيده نمي شود.

cone resonance
تشديد مخروطي ~ بسامدي که در آن ديافراگم يا مخروط يک بلندگو به راحتي نوسان مي کند. براي به حداقل رساندن اثر تشديد مخروطي بايد با طراحي دقيق و با قرار دادن بلندگو در محفظه مناسب مانع از ايجاد خروجي آکوستيکي قوي در بسامد تشديد شد.

conference call
مکالمه کنفرانسي ~ نوعي مکالمه راديويي يا تلفني که امکان صحبت همزمان بين سه يا چند نفر را فراهم مي کند.

confidence
اطمينان ~ درجه اطمينان از اينکه ميزان و آهنگ خرابي خاص از حد مشخصي تجاوز نمي کند.

confidence curve
منحني اطمينان ~ منحني اي که به کمک آن مي توان حداکثر ميزان خرابي يک قطعه در 1000 ساعت اول کار آن را با درصد اطمينان مشخص تعيين کرد.