conference call

confidence

اطمينان ~ درجه اطمينان از اينکه ميزان و آهنگ خرابي خاص از حد مشخصي تجاوز نمي کند.

confidence curve

منحني اطمينان ~ منحني اي که به کمک آن مي توان حداکثر ميزان خرابي يک قطعه در 1000 ساعت اول کار آن را با درصد اطمينان مشخص تعيين کرد.

confidence interval

فاصله اطمينان ~ احتمال قرار گرفتن مشخصه عملکرد در گستره معيني از مقادير که عموماً بر حسب درصد بيان مي شود.

configuration

آرايش ~ 1. جانمايي ماشينهايي که براي کار در يک سيستم برنامه ريزي و به هم متصل شده اند .2. جانمايي قطعاتي که باي انجام عمل مداري مود نظر به هم متصل شده اند.

confocal resonator

مشدد هم کانون ~ نوعي موج سنج براي طول موجهاي ميليمتري که از دو آينه کروي روبه روي هم تشکيل شده است . تغيير فاصله آينه ها بر انتشار انرژي الکترومغناطيسي بين آنها اثر مي گذارد و در نتيجه مي توان مستقيماً طول موج فضاي آزاد را اندازه گرفت . عملکرد هم کانون هنگامي روي ميدهد که مرکز انحناي يکي از آينه ها ...

conformal array

آرايه ي همديس آرايه اي از آنتنها با قطع و وصل الکترونيکي و به شکل دايره ، استوانه ، نيم کره ، يا نظاير آن که الگوهاي تابشي خاص براي سيستمهاي ناوبري ، رادار و کنترل موشک ايجاد مي کند.

conformal coating

پوشش همدس ~ لايه نازکي از اپوکسي ، سيليکون يا ساير مواد عايق که از طريق افشاندن يا فرو بردن ، پوشش محافظ و يکنواختي روي سطوح نامنظم مدار مجتمع يا قطعه الکترونيکي به وجود مي آورد.

conical antenna; cone antenna

آنتن مخروطي ~ نوعي آنتن پهن باند با عناصر مخروطي شکل.

conical helix antenna

آنتن مارپيچ مخروطي نوعي آنتن قطبش - دايره اي و مستقل از بسامد به شکل مخروط وارونه که داراي الگوي تابش يکسويه است .

conical helix antenna

آنتن مارپيچ مخروطي ~ نوعي آنتن قطبش - دايره اي و مستطيل از بسامد به شکل مخروط وارونه که داراي الگوي يکسو يه است .