console


اصطلاح
برق و الکترونیک
7 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
ميز ، ميز فرمان ~ 1. محفظه بزرگي بر اي گيرنده ي تلويزيون يا راديو که به جاي ميز روي زيمن قرار مي گيرد . 2. ميز اصلي کنترل تجهيزات الکترونيکي در ايستگاه رادار ، ايستگاه راديو تلويزيون يا برج مراقبت فرودگاه ~ 3 . قسمتي از يک رايانه ي بزرگ که به کمک آن مي توان ارتباط دو طرفه بين مهندس با اپراتور و واحد پردازش مرکزي بر قرار کرد و عملياتي نظير اصلاح محتويات حافظه ، تصحيح خطا و کنترل ماشين را به صورت دستي انجام داد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت console معنی console معنی console به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک console در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
consortium
اتحاديه ، کنسرسيوم ~ مجموعه اي از چند سازمان براي رسيدن به هدف مشترکي که فراتر از توانايي هر يک از سازمانهاست . به عنوان مثال مي توان از سماتک ( SEMATECH ) نام برد.

constellation
خوشه ف صورت فلکي ~ 1. مجموعه اي از چند ماهواره مانند ماهواره هي ( جي پي اس 21 ( 21gps stellites ) که براي هدف خاصي نظير پوشش چند گانه اختصاص يافته اند . 2.تجمعي ار ستارگان به شکل قابل تشخيص از زمين . در گذشته ، نام خدايان و اساطير باستاني و نيز حيوانات به روي اين صورتهاي فلکي گذاشته شده است ، نظير ...

constant
ثابت ~ مقدار غير متغير در يک ~ فرايند .

constant - smplitude recording
ضبط دامه - ثابت ~ روشي براي ضبط صدا که در آن بسامدهاي هم - شدت با دامه يکسان ضبط مي شوند . در نتيجه ، دامه ضبط شده مستقل از بسامد خواهد بود .

constantan
کنستانتان ~ آلياژِ از 60% مس و 40% نيکل که به دليل پايين بودن ضريب دماي مقاومت آن براي ساخت مقاومتهاي سيم پيچي دقيق به کار مي رود . به عنوان زوج آهن يا مس در ترموکوپيل نيز استفاده مي شود .

constant - current generator
مولد جريان - ثابت ~ مولدي که جريان خروجي آن عليرغم تغييرات مقاومت بار اساساً ثابت است .

constant - current modulation
مدوله کننده ي جريان - ثابت ~ نوعي سيستم مدوله کننده ي دامنه که در آن مدار خروجي تقويت کننده ي سيگنال و تقويت کننده يا مولد موج حامل از طريق يک پيچک به منبع جريان - ثابت متصل مي شوند . در نتيجه ، تغييرات جريان آند تقويت کنننده ي سيگنال ، تغييرات مشابه ولي با علامت مخالف را در جيان آند طبقه حامل ( آر ...

constant - current transformer
ترانسفور مر جريان - ثابت ~ ترانسفور مري که در صورت تغذيه از منبع ولتاژ ثابت ، جريان ثانويه خود را به صورت خودکار و عليرغم تغييرات باز ثابت نگه مي دارد .

constantk filter
پالايه ( کي ) - ثابت ~ نوعي عدسي ريز موج که به صورت کرده دي الکتريک جامد ساخته شده است . هر موج الکترومغناطيسي تخت که روي نقطه اي از کره متمرکز شود ، به صورت باريکه ي موازي از طرف ديگر آن خارج مي شود . ويژگيهاي کانوني سازي آن مشابه با عدسي لونبرگ ( luneberg ) است .

constant - k network
شبکه ( کي ) - ثابت ~ شبکه اي نردباني که حاصلضرب امپدانس سري و شنت آن در گستره ي کار شبکه مستقل از بسامد است .