critical temperature


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
دماي بحراني ~ دمايي که در کمتر از آن ماده ابر رسانا ، در غياب جريان و ميدانهاي مغناطيسي خارجي ، به حالت ابر رسانايي مي رود و براي دماهاي بيشتر از آن در حالت عادي خود قرار خواهد داشت .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت critical temperature معنی critical temperature معنی critical temperature به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک critical temperature در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
critical wavelength
طول موج بحراني ~ طول موج فضاي آزاد که متناظر با بسامد بحراني است .

crookes radiometer
پرتوسنج کروکس ~ پرتوسنجي که نشان مي دهد انرژي تابيده شده از سوي خورشيد مي تواند حرکت ايجاد کند . در اين دستگاه يک آسسياب بادي چهار پره اي و بسيار کوچک در لامپ خلا با محفظه ي شيشه اي کار گذاشته شده است . يک طرف پره ها صيقلي و طرف ديگر آنها تيره است . جذب انرژي تابشي توسط قسمتهاي تيره موجب گرم شدن آن ...

crookes tube
لامپ کروکس ~ نمونه ي ابتدايي لامپ پرتو - کاتدي که توسط فيزيکدان انگليسي و کروکس در سال 1879 ساخته شد . او دريافت که با گذراندن جريان از لامپي که حاوي مقداري گاز است . پرتو هاي کاتدي ايجاد شده سايه اي را روي ماده ي فلوئورسان واقع در انتهاي لامپ به وجود مي آورد . جريان الکترونها توسط يک پيچک القايي ت ...

cross antenna
آنتن متقاطع ~ نوعي آنتن متشکل از يک زوج عنصر افقي که هر يک داراي خم عمودي در مرکز خود هستند . خط انتقال در محل خمها به آنتن وصل مي شود . اين آنتن در صورت نصب در صفحه ي افقي ، سيگنالهايي با قطيدگي افقي توليد مي کند .

crossband
دو راهه ، دو بانده ~ ارتباط دو سويه که طي آن دو بسامد راديويي با مشخصه ي انتشار متفاوت در دو جهت مخالف ارسال مي شوند .

corssbanding
دوراهه کردن ، دوبانده کردن ~ استفاده از يک بسامد پرسش و چندين بسامد پاسخ يا يک بسامد پاسخ و چندين بسامد پرسش .

crossband transponder
تراپاسخگر دوبانده ~ تراپاسخگر که به سيگنال پرسش دريافتي ، با بسامد متفاوتي پاسخ مي گويد .

crossbar switch
کليد ماتريسي ، کليد تقاطعي ~ نوعي کليد در سيستمهاي تلفن که داراي آرايش سه بعدي از اتصالات و يک سيستم معناطيسي است . انتخاب هر يک ار اتصالات طبق مختصات ماتريسي آنها صورت مي گيرد .

cross - channel communication
ارتباط دوگانه ~ نوعي ارتباط دو سويه که در آن دو بسامد رايدويي با مشخصه ي انتشار متشابه در دو جهت مخالف ارسال مي شوند .

cross - color interference
تداخل رنگ - گذر ~ تداخلي که در کانال رنگ نمايي گيرنده ي تلويزيوني رنگي توسط سيگنال سياه و سفيد ايجاد مي شود .