crossband transponder


اصطلاح
برق و الکترونیک
21 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
تراپاسخگر دوبانده ~ تراپاسخگر که به سيگنال پرسش دريافتي ، با بسامد متفاوتي پاسخ مي گويد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت crossband transponder معنی crossband transponder معنی crossband transponder به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک crossband transponder در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
crossbar switch
کليد ماتريسي ، کليد تقاطعي ~ نوعي کليد در سيستمهاي تلفن که داراي آرايش سه بعدي از اتصالات و يک سيستم معناطيسي است . انتخاب هر يک ار اتصالات طبق مختصات ماتريسي آنها صورت مي گيرد .

cross - channel communication
ارتباط دوگانه ~ نوعي ارتباط دو سويه که در آن دو بسامد رايدويي با مشخصه ي انتشار متشابه در دو جهت مخالف ارسال مي شوند .

cross - color interference
تداخل رنگ - گذر ~ تداخلي که در کانال رنگ نمايي گيرنده ي تلويزيوني رنگي توسط سيگنال سياه و سفيد ايجاد مي شود .

cross- control circuit
مدار دو کنترلي ~ نوعي مدار فشرده - بارکن که در آن سيگنالهاي ورودي به فرده ساز ، عمل مدار بازکننده را نيز کنترل مي کنند .

cross- correlation function
تابع دو - همبستگي ~ کميتي رياضي که به صورت حاصلضرب دو تابع زماني تعريف مي شود .

cross- correlator
دو - همبسته ساز ~ نوعي همبسته ساز که در آن سيگنال مرجع محلي در سيگنال ورودي ضرب مي شود . نتيجه پس از همرار شدن توسط پالايه ي پايين ، گذر ، تقريبي از تابع دو - همبستگي مي دهد . با دانستن مشخصه هاي مهم سييگنالهاي ضعيف مي توان آنها را به کمک دو - همبسته ساز در حضور نويز آشکار کرد .

cross- coupling
تزويج تقاطعي ~ معياري از انتقال نامطلوب انرژي از کانالي در محيط انتقالي به کانال ديگر .

crossed - field amplifier
تقويت کننده ميدان - متقاطع ~ نوعي تقويت کننده موج - پيشرو و باريکه اي که بر هم کنش ميدان - متقاطع در آن منجر به پايداري خوب فاز، بازدهي بالا ، بهره بالا ، و پهاي باند وسيع در قسمت عمدهي طيف ريز موج مي شود .

crossed- field backward - wave oscillator
نوسان ساز موج - پسرو ميدان - متقاطع ~ يکي از انواع نوسان سازهاي موج - پسرو که بر اساس ميدان متقاطع کار مي کند . آمپليترون و کارسينوترون نمونه هاي آن هستند .

crossed - field multiplier phototube
لامپ نوري تکثير کننده ميدان - متقاطع ~ نوعي لامپ نوري تکثير کنده که در آن بر هم کنش ميدان الکتريکي ( آر فاف ) با ميدان مغناطيسي ( دي سي ) عمود بر آن منجر به گسيل ثانويه و پياپي الکترونها از يک الکترودفعال مي شود . با استفاده از اين لامپ مي توان باريکه هاي ليزري مدوله شده را در گستره ي گيگاهرتز آشکا ...