crowbar

cruciform core

هسته صليبي ~ نوعي هسته ي آهني با يک شاخه ي مرکزي ، که تمام سيم پيچها در آن قرار مي گيرند ، و چهار شاخه ي اضافي به شکل صليب که به عنوان مسير هاي برگشت شار مغناطيسي عمل مي کنند .

cruise misslle

موشک کروز ~ نوعي موشک بدون خلبان که مي تواند توسط زير دريايي ، کشتي ، يا هواپيماي بمب افکن پرتاب شود . دونوع موشک کروز وجود دارد . توماهاوک ( tomahawk ) که از زير دريايي ياکشتي پرتاب مي شود و هوا - پرتابي ( air- launched ) که از بمب افکنهاي بلند پرواز شليک مي شود برد توماهاوک 1850 کيلو متر و وزن سر ...

cryoelectronics

رم الکترونيک ، کرويو الکترونيک ~ شاخه اي از الکترونيک که با مطالعه و کاربرد ابر رسانايي و ساير پديده هاي دما - پايين در سيستمها و قطعات الکترونيکي سر و کار دارد .

cryogenic device

وسيله زمزاييک ~ وسيله اي که بر اساس ابر رسانايي توليد شده در دماهاي نزديک به صفر مطلق کار مي کند .

cryogenic laser

ليزر زمزاييک ليزري که به منظور افزايش خروجي ميانگين آن در دماهاي زمزاييک ، معمولاً کمتر از 80 کيلو گرم کار مي کند .

cryogenic parametric amplifier

تقويت کننده ي پارامتري زمزاييک ~ نوعي تقويت کننده يپارالمتري که به منظور افزايش عمر مفيد آن تا دماي حدود 17 کيلو گرم سرد شده است .

cryogenics

زمزايي ، زمزاييک ~ دانش مطالعه ي پديده هاي فيزيکي در دماهاي بسيار کم و نزديک به صفر مطلق . در اين دماها هر گونه تغيير اندک در شدت ميدان مغناطيسي منجر به تغييرات زياد جريان در مواد ابررسانا مي مي شود .

cryogenic temperature

دماي زمزاييک ~ دماي واقغ در محدوده ي چند درجه ي صفر مطلق (/16 درجه ي سانتي گراد ).

cryogenic thermistor

ترميستور زمزاييک ~ ترميستوريکه براي کار در مايع زمزاييک طراحي شده است . يکي از کاربردهاي آن آشکارسازي سطح مايعات است که در آن ترميستور در اثر عبور جريان کم اندکي گرم مي شود . اين گرما در درون مايع زمزاييک خيلي سريع تر تلف مي شود و تغيير مقاومت حامل از آن براي اشکار سازي يا کنترل سطح مايع به کار مي ...

cryogenic transformer

ترانسفورمر زمزاييک ~ ترانسفر مري که در دماهاي زمزاييک رقمي به کار مي رود.