cryogenic temperature


اصطلاح
برق و الکترونیک
21 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
دماي زمزاييک ~ دماي واقغ در محدوده ي چند درجه ي صفر مطلق (/16 درجه ي سانتي گراد ).

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت cryogenic temperature معنی cryogenic temperature معنی cryogenic temperature به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک cryogenic temperature در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
cryogenic thermistor
ترميستور زمزاييک ~ ترميستوريکه براي کار در مايع زمزاييک طراحي شده است . يکي از کاربردهاي آن آشکارسازي سطح مايعات است که در آن ترميستور در اثر عبور جريان کم اندکي گرم مي شود . اين گرما در درون مايع زمزاييک خيلي سريع تر تلف مي شود و تغيير مقاومت حامل از آن براي اشکار سازي يا کنترل سطح مايع به کار مي ...

cryogenic transformer
ترانسفورمر زمزاييک ~ ترانسفر مري که در دماهاي زمزاييک رقمي به کار مي رود.

cryophysics
رم فيزيک ، کربوفيزيک ~ فيزيک پديده ها در دماهاي بسيار پايين و نزديک به صفر مطلق .

cryopump
تلميه ي زمزاييک ، پمپ زمزاييک ~ نوعي پمپ خلاکه دماي سطح داخلي محفظه ي آن در حدود 77 کيلو گرم يا کمتر است . اين سطح با ميعاد مولکولهاي گاز داخل محفظه ، فشار داخلي را پايين مي آورد. با گرم کردن متناوب محفظه ، گازهاي مايع شده از بين مي روند .

cryosistor
کريوزيستور ~ نوعي وسيله ينيمه رساناي زمزاييک با يک پيوند PN باياس - کعکوس که يونش بين دو اتصال اهمي را کنترل مي کند . بعد از يونش مي توناند به عنوان کليد سه سر ، تقويت کننده ي پالس ، يا ننوسان ساز استفاده شود .

cryostat
زمپا ، کريوستات ~ وسيله اي براي حفظ دماهاي زمزاييک .

cryotron
کريو ترون ~ وسيله ي قطع و وصلي و کنترل شوند با جريان که بر اساس ابر رسانايي کار مي کند و کاربردهاي بالقوره اي در مدارهاي کامپيوتري دارد .

cryotronics
کريوترونيک ~ شاخه اي از الکترونيک که با طراحي ، ساخت و کاربرد وسايل زمزاييکي سر و کار دارد .

cryptanalysis
تحليل رمز ، رمز شکني ~ فرايند تبديل متن رمزي به متن ساده بدون آگاهي قبلي از کليد رمز .

cryptochannel
کانال رمزي ~ نوعي سيستم مخابراتي کامل و مجهز به وسايل رمز گذاري و رمز گشايي و داراي دو يا چندپايانه ي سيمي يا راديويي .