after pulse


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پس پالس پالس کاذبي که منشأ آن پالس پيشين در لامپ نوري ضرب کننده است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت after pulse معنی after pulse معنی after pulse به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک after pulse در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
aging
فرسوده سازي عملکرد مدار يا قطعه اي در شرايط کنترل شده و در زمان معين براي بررسي خرابي هاي محتمل .

agravic
بي گرانش مربوط به گرانش صفر .

aided tracking
ردگيري ياري شده نوعي سيستم کنترل آنتن رادار که در آن يک موتور « دي سي» به همراه سيستم خو همزمان « اس اي ال اس واي ان» سرعت ثابتي مشابه با هدف براي اصلاح مکانيزم ردگيري فراهم مي کند به گونه اي که تغييرات هدف از جنبه ي جهت ، ارتفاع ، فاصله ، يا هر ترکيبي از اين متغيرها قابل پيگيري است. اپراتور مي توا ...

airborne early-warning radar
رادار هشدار سريع هوايي ( رادار اي اي دبليو) نوعي رادار هشدار سريع که توسط هواپيما حمل مي شود . سيگنالهاي رادار از هواپيما به ايشتگاه هاي زمين رله مي شود يا اينکه موارد مهم آنها با راديو به مرکز کنترل زميني گزارش مي شود.

airborne intercept radar
رادار رهگير هوايي ( رادار اي آي ) رادار هوايي براي آشکار سازي و ردگيري ساير هواپيماها در شب يا هواي ابري که مي تواند داراي رايانه هايي براي فراهم ساختن اطلاعات کنترل آتش نيز باشد .

airborne magnetometer
مغناطيس سنج هوايي نوعي مغناطيس سنج که براي کشف اشياي فلزي بزرگ ( موارد غير عادي ) در زير دريا يا با استفاده از هواپيماي پايين - پرواز طراحي شده است.

airborne movin-target indicator
نشانگر هوايي هدف متحرک ( اي ام تي آي) سيستم مشانگر هدف متحرک براي رادار هوايي که نزديک به سطح زمين و در مناطقي عمل مي کند که اهداف متحرک توسط پستي و بلندي هاي زمين از ديد دور مي مانند و موقعيت زمين و دف نسبت به رادار هواپيما در حال تغيير است .

airborne radar
رادار هوايي نوعي رادار کامل که در هواپيما نصب مي شود و مي تواند اطلاعاتي در مورد نشانه هاي زميني ، کشتي هاي شناور در دريا، خطوط تراز ساحلي ، هواپيماهاي نزديک ، ابرهاي طوفانزا ، ي جبه هاي هوا تهيه کند.

airborne warning and control system
سيستم کنترل و هشدار هوايي ( آواکس) سيستم متعلق به نيروي هوايي آمريکا که داراي رادار هوايي براي کشف هواپيماهاو موشک هاي دشمن در ارتقاع کم يا زياد است و مي تواند عمليات فرمان و کنترل براي هدايت هواپيماهاي رهگير انجام دهد.

airbridge
پل هوايي ~ نوعي پل بسيار ريز از جنس طلا که با عمليات نشست و زدايش در مرحله توليد مدارهاي مجتمع گاليم آرستيدي ساخته مي شود و امکان اتصال الکتريکي بين دو رسانا توسط رساناي سوم را مي دهد . فاصله ايمن آنقدر هست که بتوان از هوا به عنوان عايق استفاده کرد.