current


اصطلاح
برق و الکترونیک
7 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
جريان ~ ( يا ) ~ شارش الکترونها يا حفره ها که بر حسب آمپر ( A) يا اجزاء آن ( ميلي آمپر ~ - ميکرو آمپر ) ، نانو آمپر ~ ، و پيکو آمپر ~ ، اندازه گيري مي شود . جريان از طريق اعمال ميدان الکتريکي به رسانا يا با تغيير ميدان الکتريکي در دو سر خازن ايجاد مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت current معنی current معنی current به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک current در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
current amplirication
تقويت جريان ~ نسبت جريان سيگنال خروجي به جريان سيگنال ورودي در ترانزيستور ، لامپ الکتروني تقويت کننده مغناطيسي ، يا هر وسيله تقويت کننده ديگر . از ضرب لگاريتم بهره جريان در 20 ف مقدار آن بر حسب دسي بل به دست مي آيد .

current amplifier
تقويت کننده ي جريان ~ تقويت کننده اي که نسبت به جريان سيگنال ورودي ، جريان خيلي بيشتري را در خروجي تحويل مي دهد .

current antinode , current loop
پادگره جريان ، حلقه جريان ~ نقطه اي با حداکثر جريان در طول يک خط انتقال ، آنتن ، يا هر عنصر که داراي امواج ايستا باشد .

current attenuation
تضعيف جريان ~ نسبت جريان سيگنال ورودي به يک تراديسنده به جريان بار متصل به آن بر حسب دسي بل .

current - balance relay
رله توازن - جرياني ~ نوعي رله که هنگامي عمل مي کند که مقدار دو جريان ورودي به نسبت مشخصي برسد .

current callibrator
درجه بند جريان ، کاليبراتور جريان ~ نوعي منبع جريان مستقيم و يا متناوب که جريانهاي قابل تنظيم و دقيقي را براي درجه بندي آمپر سنجها و ساير وسايل اندازه گيري جريان فراهم مي کند .

current - carrying capacity
ظرفيت حمل جريان ~ بيشترين جرياني که مي تواند از يک رسانا يا وسيله به صورت پيوسته عبور کند بدون آنکه به ويژگيهاي الکتريکي يا مکانيکي آن آسيب دائمي وارد شود .

current compensstion
جبران جريان ~ روشي براي جبران رسانايي شنت و پراکنده در سرهاي منبع تغذيه جريان - پيوسته .

current - controlled switch
کليد کنترل شونده با جريان ~ نوعي وسيله ي نيمه رسانا که باياس کترل کننده ي آن ، بسته به وضعيت قطع يا وصل کليد ، آن را در حالت مقاومت زياد يا کم قرار مي دهد .

current cutoff
قطع جريان ~ نوعي مدار مقاومت - منفي در منابع تغذيه رگوله شده که به منظور حفاظت از بارهاي حساس و به حداقل رساندن آسيبهاي ناشي از اضافه بار ، همگام با کاهش مقاومت بار به صورت خودکار جريان بار را نيز کاهش مي دهد .