dark current

dark discharge

تخليه ي بي نور ~ تخليه ي الکتريکي نامروي در گاز .

dark resistance

مقاومت تاريکي ~ مقاومت پيل سلنيمي يا ساير قطعات فوتو الکتريکي در تاريکي کامل .

dark space

فضاي تاريک ~ ناحيه اي در لامپ تخليه - تاباني که فاقد نور يا داراي نور ضعيفي است .

darlington pair

زوج دارلينگتون ~ زوج ~ ترانزيستور پيوندي دو قطبي که آميتر ترانزيستور اول آن به بيس ترانزيستور دوم متصل مي شود . تزويج مستقيم در اين حالت بهره ي جريان خيلي بيشتري نسبت به حالت تک ترانزيستري ايجام مي کند . اين زوج در بسته بندي سه سر ساخته مي شود . زوج دارلينگتون اغلب در مدار هاي مجتع خطي نظير تقويت ک ...

dashpot

ضربه گير ~ وسيله اي که در آن حرکت پيستون در محفظه ي پر از گاز يا مايع موجب جذب انرژي و ناخير در باز شدن اتصالهاي الکتريکي مي شود . در مدار شکنهاي مغناطيسي ( magnetic circuit breaker ) ، باز شدن اتصالها به ميزان لازم براي عبور حالتهاي گذراي خطر ناک به تاخير مي افتد .

data

داده ، داده ها ~ اصطلاح کلي براي کلمات ، اعداد ، حروف ~ ، و نمادهايي که به عنوان ورودي در سيستمهاي پردازش رايانه اي و مخابراتي استفاده مي شوند .

data acquisition

اکتساب داده ها ~ فرايند جمع آوري اطلاعات مربوط به تغييرات فيزيکي کميتهايي نظير دسا ، فشار ، شارش ، و تراکم يونها ي هيدروژن در کارخانه ها ف نيروگاهها و آزميايشگاهها ، اين کميتها به وسيله ي ترموکوپل ، استرين گيج ، شارسنج و ph ~ سنج اندازه گيري مي شوند . داده ها به صورت قياسي و روي سنجه ها يا ثباتهاي ...

data bank , data base

بانک داده ها ، پايگاه داده ها ~ يک يا چند مجموعه از داده ها که عموماً به شکل مناسب براي پردازش رايانها ي، روي نوار مغناطيسي يا ديسک ذخيره مي شوند .

data communications equipment

تجهيزات ارتباطي داده ها ( دي سي اي ) ~ وسايل يا مدارهايي که عمليات لازم براي برقراري ، حفظ و پاياندهي خط ارسال داده ها را انجام مي دهند ، مانند مودم .

data compression

فشرده سازي داده ها ~ روشي براي کاهش تعداد بيتهاي داده ها بدون از دست رفتن اطلاعات و به منظور ارسال سريع تر و کار آمد تر ، داده هاي دريافتي در محل گيرنده به شکل اوليه ي خود بر مي گردند .