DC permanent-magnet motor


اصطلاح
برق و الکترونیک
25 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
موتور آهنرباي دائم « دي سي» ~ نوعي موتور الکتريکي که به دقت توسط سيگنالهاي « دي سي» قابل کنترل است و به ويژه به عنوان محرک در سيستمهاي کنترل حلقه- بسته ( closed-loop) به کار مي رود. منحني گشتاور- سرعت آن به شکل خط راست است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت DC permanent-magnet motor معنی DC permanent-magnet motor معنی DC permanent-magnet motor به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک DC permanent-magnet motor در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
DC power supply
منبع تغذيه ي « دي سي» ~ نوعي منبع تغذيه با يک يا چند ولتاژ « دي سي» در خروجي آن ؛ نظير مولد « دي سي» منابع تغذيه خطي يا قطع و وصلي ؛ مبدل ، يا ديناموسنج .

DC restorer
بازتابنده ي « دي سي» مداري در گيرنده هاي تلويزيوني که مؤلفه « دي سي» سيگنال تصويري را پس از تقويت « اي سي » بازيابي مي کند. ولتاژ « دي سي» به دست آمده به عنوان ولتاژ باياس شبکه لامپ تصوير براي تنظيم روشنايي لامپ مظابق تصوير اصلي به کار مي رود.

DCself - synchromous system
سيستم خود - همزمان ( دي سي ) ~ سيستمي براي ارسال حرکت يا موقعيت زاويه اي که در ان ارايشي از مقاومتها به عنوان فرستنده ، دو يا چند ولتاژ متناسب با موقعيت محور را براي گيرنده ارسال مي کنند. گيرنده داراي دو يا چند پيچک ثابت است که ميدان مغناطيسي آنها منجر به چرخش يک روتور متناسب با موقعيت زاويه اي محو ...

deaccentuator
شدت زدا ~ مداري در گيرنده هاي ( اف ام ) که پيش تقويت بسامد هاي راديويي بالا توسط فرستنده ي ( اف ام ) را خنثي مي کند .

dead band
باند مرده ~ گيتره اي از مقادير که به ازاي آنها تغييرات متغير انازه گيري شده بر خروجي سيستم کنترل خودکار يا تقويت کننده ي مغناطيسي تاثيري نخواهد گذاشت .

dead spot
نقطه ي کور ~ 1. مکساني جغرافيايي که در آن دريافت سيگنالهاي راديويي ، تلويزيوني ، ~ و يا رادار بسيار ضعيف است يا اصلاً دريافت نمي شود . 2. . بخشي از گستره ي تنظيم گيرنده ي راديو که به دليل ضعف طراحي مدارهاي تنظيم ، دريافت ايستگاههاي مربوط به آنها بسيار ضعيف است و يا اينکه اصلا شنيده نمي شوند .

dead time
زمان مرده ، زمان بيکاري ~ 1. فاصله ي زماني بعد از پاسخ به يک سيگنال يا رويداد که در آن سيستم قادر به پاسخ جديدي نسبت . براي شمارشگر تابش ، اين زمان فاصله ي زماني بعد از شروع شمارش است که در طي آن شمارشگر قادر به شمارش رويدارهاي يوننده ي بعدي نيست . در تراپاسخگر ( ترانسپوندر ) ، زمان مرده ي فاصله ي ...

dead- time ~ correction , coincidence correction
تصحيح زمان مرده ~ تصحيحي که به اهنگ شمارش يک شمارشگر تابش اعمال مي شود تا احتمال وقوع رويدادهاي يوننده در زمان مرده منظور شود.

deathnium center
مرکز ايست ~ نقصي در آرايش اتمهاي بلور نيمرسانا . مرکز ايست منجر به سهولت توليد و بازترکيب زوجهاي الکترون - حفره مي شود .

de broglie wavelength
طول موج دوبروي ~ طول موج با اندازه حرکت معين در نظريه ي مکانيک کوانتومي يا موجي . اين طول موج برابر با ثابت پالنک تقسيم بر اندازه حرکت ذره است .