delay coincidence circuit


اصطلاح
برق و الکترونیک
25 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
مدار همفرودي تأخيري ~ نوعي مدار همفرودي که يکي از دو پالس تحريک آن به ميزان مشخصي نسبت به ديگري تأخير دارد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت delay coincidence circuit معنی delay coincidence circuit معنی delay coincidence circuit به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک delay coincidence circuit در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
delay distortion
اعوجاج تأخيري ~ نوعي اعوجاج فازي که در آن آهنگ تغير انتقال فاز نسبت به بسامد مدار سيستم ، در روي گستره ي بسامدي ارسال ، ثابت نمي ماند. اعوجاج تأخيري پوش نيز نام دارد . اين اعوجاج به دليل اختلاف سرعت انتشار سيگنالها در بسامدهاي مختلف روي مي دهد و بر حسب تأخير ميکروثانيه اي نسبت به تأخير در 1700 هرتز ...

delayed automatic gain control
کنترل بهره ي خودکار تأخيري ~ نوعي سيستم کنترل بهره ي خودکار که عملکرد آن منوط به رسيدن دامنه ي سيگنال به حد مشخصي است. بنابراين سيگنالهاي ضعيف تر داراي بيشترين تقويت خواهند بود. نامهاي ديگر آن عبارت اند از کنترل بهره ي خودکار باياس ، کنترل حجم صداي خودکار تأخيري ، و کنترل حجم صداي کاملاً خودکار .

delayed sweep
روبش تأخيري ~ روشي براي عملکرد نوسان نماها که طي آن با افزودن مدت زمان دقيقي بين لحظه ي تلنگر ( تريگر) و شورع روبش افقي ، مي توان اندازه گيري هاي خاص نظير زمان خيز را انجام داد . با اين روش مي توان روبش را در هر جايي از خط مبناي محور ايکس شورع کرد.

delay equalizer
برابرساز تأخير ~ شبکه ي تصحيح کننده اي که تأخير پوش يک مدار يا سيستم را روي گستره ي بسامد مورد نظر اساساً ثابت نگه مي دارد .

delay line; artificial delay line
خط تأخير ؛ خط تأخير مصنوعي ~ وسيله اي براي ايجاد تأخير زماني در سيگنال . هر خط انتقال با ثابتهاي فشرده يا توزيعي ، تأخيري ايجاد مي کند که توسط طول الکتريکي آن تعيين مي شود . در نوعي از خط تأخير ، القا کنايي به وسيله پيچاندن مارپيچ روي هسته ي پودر آهني و استفاده از آن به عنوان رساناي داخلي افزايش مي ...

delay-line cable
کابل خز تأخير ~ کابل خاصي در گيرنده ي تلويزيون رنگي که با ايجاد تأخير زماني در کانال سياه و سفيد باعث مي شود سيگنالهاي سياه و سفيد و رنگي همزمان وارد لامپ پرتو- کاتدي شوند.

delay-line storage
حافظه ي خط - تأخيري ~ نوعي حافظه که در آن از يک خط تأخير و تمهيداتي براي خواندن و نوشتن اطلاعات در آن استفاده شده است.

delay multivibrator
بس ارتعاشگر تأخيري ~ نوعي بس ارتعاشگر تک - پايا که پالس خروجي آن با تأخير مشخصي نسبت به پالس تلنگر ورودي ظاهر مي شود.

Dellinger effect
اثر تلنگر ~ نوعي از محو شدگي در امواج راديويي کوتاه که در اثر جا به جايي سريع لايه هاي يون سپهر در هنگام توفانهاي خورشيدي روي مي دهد.

Delta
دلتا ~ نام يک موشک پرتابي امريکايي که در ابتدا براي پرتاب سرهاي جنگي هسته اي طراحي شده بود اما بعداً براي پرتاب ماهواره ها به کار گرفته شد.