delay line; artificial delay line


اصطلاح
برق و الکترونیک
33 حرف
5 کلمه
معانی و توضیحات
خط تأخير ؛ خط تأخير مصنوعي ~ وسيله اي براي ايجاد تأخير زماني در سيگنال . هر خط انتقال با ثابتهاي فشرده يا توزيعي ، تأخيري ايجاد مي کند که توسط طول الکتريکي آن تعيين مي شود . در نوعي از خط تأخير ، القا کنايي به وسيله پيچاندن مارپيچ روي هسته ي پودر آهني و استفاده از آن به عنوان رساناي داخلي افزايش مي يابد . براي افزايش ظرفيت نيز مي توان از چند لايه کاغذ نازک بين رساناي داخلي و سيم رساناي به هم بافته ي بيروني استفاده کرد . ر خط تأخير فراصوتي ، تأخير توسط طول مسير طي شده توسط امواج آکوستيکي در محيط تعيين مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت delay line; artificial delay line معنی delay line; artificial delay line معنی delay line; artificial delay line به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک delay line; artificial delay line در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
delay-line cable
کابل خز تأخير ~ کابل خاصي در گيرنده ي تلويزيون رنگي که با ايجاد تأخير زماني در کانال سياه و سفيد باعث مي شود سيگنالهاي سياه و سفيد و رنگي همزمان وارد لامپ پرتو- کاتدي شوند.

delay-line storage
حافظه ي خط - تأخيري ~ نوعي حافظه که در آن از يک خط تأخير و تمهيداتي براي خواندن و نوشتن اطلاعات در آن استفاده شده است.

delay multivibrator
بس ارتعاشگر تأخيري ~ نوعي بس ارتعاشگر تک - پايا که پالس خروجي آن با تأخير مشخصي نسبت به پالس تلنگر ورودي ظاهر مي شود.

Dellinger effect
اثر تلنگر ~ نوعي از محو شدگي در امواج راديويي کوتاه که در اثر جا به جايي سريع لايه هاي يون سپهر در هنگام توفانهاي خورشيدي روي مي دهد.

Delta
دلتا ~ نام يک موشک پرتابي امريکايي که در ابتدا براي پرتاب سرهاي جنگي هسته اي طراحي شده بود اما بعداً براي پرتاب ماهواره ها به کار گرفته شد.

delta connection
اتصال مثلثي ~ اتصال سري سه عنصر به شکل مثلث و حرف يونايي دلتا .

delta function
تابع دلتا ~ نوعي توزيع که مقدار آن براي نقاط نزديک به مبدأ زياد و در فواصل دور از مبدأ صفر است.

deta-matched antenna; Y antenna
آنتن تطبيق - دلتايي ؛ آنتن واي ~ نوعي آنتن تک - سيمه ، معمولاً به اندازه ي نصف طول موج ، که سرهاي يک خط انتقال باز به شکل واي به آن متصل شده اند. دهانه ي باز واي خط انتقال را با آنتن تطبيق مي دهد. چون قسمت بالايي واي برش نمي خورد ، قسمت تطبيق به شکل مثلثي حرف يوناني دلتا در مي آيد.

delta-matching transformer
مبدل تطبيق دلتايي ~ قسمت تطبيق واي - شکل در آنتن تطبيق - دلتايي .

delta modulation
مدوله سازي دلتا ~ نوعي روش مدوله سازي پاسي که در آن سيگنال پيوسته ي قياسي متناسب با تغييرات دامنه اش به جرياني از بيتهاي متوالي تبديل مي شود.