air traffic control


اصطلاح
برق و الکترونیک
19 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
مراقبت پرواز (اي تي سي) ~ خدمات نظارت و کنترل رفت و آمد هوايي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت air traffic control معنی air traffic control معنی air traffic control به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک air traffic control در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
air traffic control radar beacon system
سيستم ديده بان راداري مراقبت پرواز نوع پيشرفته اي از ( اي اف اف ) (سيستم تشخيص خودي يا دشمن ) که در سطح جهاني براي ردگيري هواپيما و به منظور کنترلف رفت و آمد هواپيما استفاده مي شود. مطابق ضوابط سازمان هوا نوردي غير نظامي بين المللي ( وابسته به سازمان ملل متحد ) بسامد تمام سيگنالهاي پرسشگر 1/03 گيگا ...

A law
قانون ( اي ) ~ قانوني اروپايي در مورد فشرده و بازسازي و رمز گذاري کردن که معمولاً در سيستم هاي پي سي ام به کار مي رود.

aibedo
ضريب بازتاب ~ نسبت مقدار نور ( يا تابش ديگر ) باز تابيده از يک جسم به کال تابش فورد آمده روي آن .

aibedometer
آنتن حلقوي آلفورد ~ آنتن چند عنصري که داراي جريان هاي تقريباً همفاز يا توزيع يکنواخت در راستاي عناصر جانبي اش است . الگوي تابشي آن در صفحه ي قطبش بسيار به دايره نزديک است .

aiford slotted tubular antenna
آنتن لوله اي شکافدار الفورد ~ نوعي آنتن با قطبش افقي که داراي استوانه فلزي با شکاف سراسر طولي است . جريان در دايره هاي افقي جاري مي شود و مشابه با پيشته ي عمودي از آنتن هاي حلقوي هم فاز عمل مي کند .

Alfven wave
موج الفون موج الکترومغناطيسي که در راستاي خطوط نيرو در پلاسماي مغناطيسي شده منتشر مي شود .

algebraic language
زبان جبري قراردادي نوشتن نمادها ؛ پرانتزها و ساير علامت هاي مربوط به فرمول و روابط رياضي . بسياري از ماشين حسابهاي مهندسي مستقيما زبان را براي وارد کردن مسائل مي پذيرند.

ALGOL - Algonthmic language
الگول - زبان الگوريتمي ~ زبان رياضي بين المللي که عمليات عددي را به شکل استاندارد و دقيق براي رايانه تعريف مي کند.

algorithm
الگوريتم مجموعه اي از قواعد خوش - تعريف براي حل مسئله در چند مرحله ي معين .

alias
نام مستعار نام جانشين براي عنصر داده اي معلوم يا نقطه ي معمولي در برنامه ي رايانه اي .