derived measurements


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اندازه گيريهاي استخراجي ~ انداره گيريهايي که مستقيماً با استفاده از روابط و مخاسبات رياضي به دست مي آيند . به عنوان نمونه مي توان به محاسبات جريان متناوب بعد از اندازه گيري مستقيم دامنه ي نوک به نوک شامل مقدار حد اکثر ، مقدر ميانگين ، و ولتاژ ريشه ي ميانگين مربعي ( آر ام اس ) جريان اشاره کرد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت derived measurements معنی derived measurements معنی derived measurements به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک derived measurements در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
desensitization
حساسيت زدايي ~ اثري در سيستمهاي کنترل خودکار بهره که هنگامي روي مي دهد که گيرنده اي روي کانال تنظيم شده باشد ، ولي وجود يک سيگنال قوي در کانال مجاور موجب کاهش شدت سيگنال مطلوب شود .

despun antenna
آنتن بي چرخش ~ نوعي آنتن ماهواره که آهنگ چرخش آن برابر و خلاف آهنگ گردش پايدار ساز ماهوراه است در نتيجه جهت آنتن پيوسته به طرف زمين خواهد بود.

destructive breakdown
شکست مخرب ~ 1. ايجاد رخنه در دي الکتريک خازن بر اثر اضافه ولتاژ . 2. شکست لايه ي عايق بين گيت و کانال ترانزيستور فت يا در دريچه ي منطقي سي ماس بر اثر تخليه ي الکتروستاتيکي ( اي اس دي ) يا اضافه ولتاژ .

destructive readout
خواندن مخرب ~ از دست رفتن اطلاعات برخي از حافظه هاي نيمرسانا در هنگام خواندن آنها. در صورت لزوم بايد ازمدار جانبي براي بازيابي اطلاعات استفاده کرد.

detection
آشکار سازي ~ فرايند تبديل سيگنال حامل « آر اف» به شکل قابل شنيدن يا ديدن . اگر حامل مدوله نشده باشد ، نتيجه ي آشکار سازي يک ولتاژ « دي سي» است که روي موج سنج ديودي خود را نشان مي دهد. چنانچه حامل مدوله شده باشد ، سيگنال مدوله سازي در خروجي يه دست مي آيد و به عمل اغلب مدوله زدايي گفته مي شود.

detectivity
قابليت آشکار سازي ~ عدد شايستگي براي آشکار سازهاي نيمرسانا و سطح پايين تابش مانند ديودهاي نوري که نسبت بهره به نويز را نشان مي دهد.

detector
آشکار ساز ~ طبقه اي در گيرنده ها که عمل مدوله زدايي را انجام مي دهد. در گيرنده هاي سورپرهترودين به آن آشکرا ساز دوم مي گويند در حالي که در واقع يک مدوله زدا است. آشکار ساز به اصطلاح اول در گيرنده ي سوپرهترودين يک مبدل بسامد است که بسامد حامل ورودي را به بسامد مياني گيرنده تبديل مي کند.

detent
نگهدارنده ~ مکانيزمي در آلت کنترل چند وضعيتي ک آن را به طور محکم در هر وضعيت نگه مي دارد . در نوع متداول آن گلوله اي فنري به کار رفته که با چرخش محور کنترل در يکي از حفره هاي متساوي الفاصله از يک صفحه مي افتد.

detune
تغيير تنظيم ~ تغيير القا کنايي يا ظرفيت يک مدار تنظيم شده به گونه اي که بسامد تشديد آن متفاوت از بسامد سيگنال دريافتي باشد.

detuning stub
ميله ي ناتنظيمي ~ ميله ي تطبيق ربع- موجي براي تطبيق خط هم محور با آنتن sleeve - stub ميله ضمن تنظيم آنتن ، بيرون خط تغذيه ي هم محور را تنظيم خارج مي کند.