قطعه، وسيله ~ اصطلاحي براي يک جزء يا محصول الکترونيکي ، الکتريکي ، يا مکانيکي که در صورت تفکيک بيشتر آن ،عمل طبيعي خود را انجام نخواهد داد. نمونه ي قطعات الکترونيکي عبارت اند از مقاومت ، خازن ، ترانسفورمر ، رله ، کليد ، ديود ، ترانزيستور ، مدار مجتمع ، و نمايشگر ال سي دي .
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نتلغت نامه شغل نتمشاوره شغلی و تحصیلی شغل نتdeviceمعنی deviceمعنی device به فارسیلغت نامه برق و الکترونیکواژگان تخصصی برق و الکترونیکاصطلاحات تخصصی برق و الکترونیکمخفف های تخصصی برق و الکترونیکdevice در برق و الکترونیک