dial-back security


اصطلاح
برق و الکترونیک
18 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ايمني شماره برگرداني ~ ويژگي پيش بيني شده در برخي مودمهاي رايانه اي به منظور جلوگيري از دريافت يا استراق سمع غير مجاز پيامها ، که به آنها اجازه مي دهد تماسهاي تلفني را به شماره ي از پيش معيني هدايت کنند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت dial-back security معنی dial-back security معنی dial-back security به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک dial-back security در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
dial telephone system
سيستم تلفن شماره اي ~ سيستم برقراري مکالمه بين مشترکان به صورت خودکار و با استفاده از سيستمهاي قطع و وصل مکانيکي و الکتريکي توسط شماره گيرهاي چرخان يا دکمه اي .

dial tone
بوق آزاد ~ صداي بوق مانند در تلفن شماره اي که نشان مي دهد سيستم آماده ي شماره گيري است.

dial-up
شماره گيري مودمي ~ برقراري ارتباط با يک رايانه ، نوعاً از طريق خطوط تلفني و با استفاده از مودم .( modem)

diallyl phthalate
دياليل فتالات ~ نوعي رزين پلاستيکي سخت که داراي استحکام تراکمي زياد ، مقاومت بالا در برابر خوردگي و مواد شيميايي ، رطوبت پذيري کم ، و ابعاد پايدار است . در ساخت جاپايه اي مدارهاي مجتمع و بلوکهاي اتصالي به کار مي رود.

diamagnetic meterial
ماده ي ديامغناطيسي ~ ماده اي با تراوايي مغناطيسي کمتر از يک ، نظير بيسموت و آنتيموان . مواد ديامغناطيسي توسط آهنربا دفع مي شوند و در نتيجه به وضعيت عمود بر خطوط نيروي مغناطيسي در مي آيند.

diameter equalization
برابرسازي قطره اي ~ افزايش پاسخ بسامد-بالا متناسب با کاهش قطر در صفحه ي ضبط .

diamond circuit
مدار الماسي ~ مداري دريچه اي که در حالت قطع خود سرهاي ورودي و خروجي را از هم جدا مي کند و در حالت وصل ولتاز خروجي از ولتاژهاي رقمي يا قياسي ورودي پيروي مي کند و در همان حال ترانزيستورهاي دريچه بهره ي جريان لازم براي جريان خروجي را فراهم مي کنند.

diamond stylus
سوزن الماسه ~ سوزني که در نوک آن الماس به دقت تراشيده شده اي قرار دارد .

diaphragm
ديافراگم ، غشاء ~ 1. ورقه اي نازک و انعطاف پذير که توسط امواج صدا به حرکت در مي آيد ، مانند ميکروفون ، و يا در صورت ارتعاش امواج صدا را توليد مي کند ، مانند بلندگو. 2. دريچه اي قابل تنظيم در دوربينهاي تلويزيوني که با کاهش سطح مؤثر يک عدسي منق ميدان را بيشتر مي کند.

diathermy
گرما درماني ~ کاربرد انرژي « آر اف» در مسائل درماني و توليد گرما در بخشهايي از بدن.