diffraction scattering


اصطلاح
برق و الکترونیک
22 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پراکندگي پراشي ~ نوعي پراکندگي کشسان که هنگامي روي مي دهد که ذرات توسط فرايندهاي غير کشسان از باريکه جدا شوند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت diffraction scattering معنی diffraction scattering معنی diffraction scattering به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک diffraction scattering در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
diffused junction
پيوندي نفوذي ~ پيوندي که بر اثر نفوذ ناخالصي به داخل بلور نيمرسانا تشکيل مي شود.

diffsed-junction rectifier
يکسو ساز پيوند- نفوذي ~ ديود نيمرسانايي که پيوند پي ان آن به وسيله ي فرايند نفوذ توليد شده است.

diffused-junction transistor
ترانزيستور پيوند- نفوذي ~ ترامزيستوري که الکترودهاي اميتروکلکتور آن به وسيله ي نفوذ ناخالصي فلز به پولک نيم رسانا و بدون گرمايش آن ساخته مي شود.

diffused-mesa transistor
ترانزيستور مزا- نفوذي ~ نوعي ترانزيستور پيوند - نفوذي که در آن ناخالصي نوع ان به يک طرف پولک نوع پي نفوذ داده مي شود. سپس پيوند پي ان مربوط به اميتر از طريق آلياژ کردن يا نفوذ ناخاصي نوع پي به سطح ان جديد تشکيل مي شود. بعد از زدن اتصالها ، نواحي نفوذي نامطلوب زدوده مي شوند و قله اي سر تخت موسوم به ...

diffused resistor
مقاومت نفوذي ~ نوعي مقاومت مدار مجتمع که از طريق فرايند نفوذ در بستر نيمرسانا ساخته مي شود.

diffused reflection
بازتاب پخشيده ~ بازتاب نور ، صدا ، يا امواج راديويي از يک سطح در تمام جهات و طبق قانون کسينوس .

diffuse sound
صداي پخشنده ~ صدايي که با چگالي انرژي يکنواخت در تمام قسمتهاي اتاق يا فضا پخش مي شود.

diffuse transmission
انتقال پخشنده ~ نوعي انتقال که در آن تمام تابش مشاهده مي شود .

diffuse- transmission density
چگالي انتقال پخشيده ~ ميزان چگالي انتقال فوتوگرافيک که از برخورد عادي نور به نمونه و جمع آوري و سنجش تمام شار انتقال يافته از آن به دست مي آيد.

diffusion
پخش ؛ نفوذ ~ 1. پاشيدگي ذرات ، معمولاً به شکل گاز در حجم واحدي نظير محفظه ، اتاق ، ساختمان يا منطقه .2. فرايندي در دماهاي بالا که طي آن اتمهاي دهنده يا پذيرنده به منظور تغيير مشخصات الکتريکي نيمرسانا در ساختار بلوري آن توزيع مي شوند. ابن فرايند در کوره نفوذ و معمولاً در دماهاي بين 850 تا 1150 دره س ...