distributed constant


اصطلاح
برق و الکترونیک
20 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ثابت توزيعي ~ پارامتر مداري که در تمام طول خط انتقال وجود دارد. مثلاً براي موج الکترومغناطيسي عرضي که روي خط انتقال دو سيمه ارسال مي شود ، ثابتهاي توزيعي در واحد طول خط عبارت اند از مقاومت سري ، القا کنايي سري ، رسانايي موازي ، و ظرفيت موازي .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت distributed constant معنی distributed constant معنی distributed constant به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک distributed constant در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
distribution coefficients
ضريب توزيع ~ مقادير تحريک ~ سه گانه تابشهاي تکرنگ و با توان مساوي .

disturbance
اختلال ، اغتشاش ~ 1. تداخل نامطلوب يا سيگنال نويزي که بر دريافت راديويي ، تلويزيوني يا نمابر اثر مي گذارد. 2. سيگنال فرمان ناخواسته در سيتم کنترل .

dither
ضربان ~ نيرويي با دامنه و بسامد کنترل شده که به طور پيوسته به وسيله اي که تحت کنترل سروو موترو است وارد مي شود تاهمواره آن را در حرکت کم - دامنه نگهدارد و از ثابت ماندن آن در وضعيت صفر جلوگيري کند. در برخي ثباتها براي آمادگي دائمي قلم از اين روش استفاده مي شود .

dither - tuned magnetron
مگنترون تنظيم - ضرباني ~ نوعي مگنترون که در آن يک پيستون تنظيم کننده ، عمل تنظيم سريع و پي در پي را روي باند باريکي انجام مي دهد . اين عمل براي دريافت سيگنالهاي رادار فعال ، ~ که در هر پالس بسامد متفاوتي دارد، به کار مي رود .

divalent silver - oxide cell
پيل اکسيد - نقره دو ظرفيتي ~ نوعي پيل اوليه که در آن اکسيد نقره ي دو ظرفيتي بسيار فعال جانشين نوع يک ظرفيتي مي شود و توان خروجي را افزايش مي دهد .

divergence
واگرايي ~ بازشدن جريان پرتو - کاتدي در اثر نيروي دافعه بازهاي همنام ( الکترونها ) .

divergence loss
اتلاف واگرايي ~ بخشي از تلفات انتقال در سيستم اکوستيک که ناشي از واگرايي پرتوهاي صدا است .

diversity radar
رادار ~ چند گانه ~ راداري با دو يا چند فرستنده و گيرنده ، به نحوي که هر زوج داراي بسامد نسبتاً متفاوتي است اما همگي داراي آنتن و نمايشگر ويديويي مشترک هستند به اين ترتيب برد مؤثر رادار بيشتر مي شود و حسايت آن به اخلالهاي الکترونيکي کاهش مي يابد.

diversity receiver
گيرنده ي چندگانه ~ گيرنده اي راديويي براي دريافت چندگانه ي بسامدي و فاصله اي .

diversity reception
دريافت چندگانه ~ نوعي دريافت راديويي که طي آن با ترکيب دو يا چند منبع سيگنال با مدوله سازي مشابه ، آثار محو شدگي به حداقل مي رسد . دريافت فاصله اي از اين نکته استفاده مي کند که در انتهاي با فاصله چند طول موج از هم ، محو شدگي به صورتهمزمان رخ نمي دهد . اساس کار رديافت بسامدي نيز همزمان بودن محو شدگي ...