dominant wave


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
موج غالب ~ موج الکترو مغناطيسي که در موجبر معين کمترين فرکانس قطع را داشته باشد . اگر بسامد تحريک بين کمترين فرکانس قطع و فرکانس قطع بعدي باشد ، انرژي فقط به وسيله اين موج حمل خواهد شد .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت dominant wave معنی dominant wave معنی dominant wave به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک dominant wave در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
dominant wavelength
طول موج غالب ~ طول موجي از نور که اگر با نسبت مناسبي با نور استاندارد مرجع ترکيب شود ، رنگ معيني را توليد مي کند .

donor
دهنده ~ ناخالصي مربوط به ستون پنجم جدول تناوبي که با افزودن الکترون آزاد به باند رسانش سيليسيم ، آن را به نوع N تبديل مي کند. فسفر و آرسنيک از دهنده هاي متداول هستند .

donor level
تراز دهنده ~ تراز انرژي واقع در نزديکي باند رسانش در نمودار انرژي يک نيمرساناي غير ذاتي .

dopant
آلاينده ~ عنصر ناخالصي که تحت شرايط به دقت کنترل شده به ماده نيمرسانا افزوده مي شود تا پيوندهاي PN ~ مورد نياز ترانزيستورها و ديودهاي نيمرسانا را ايجاد کند .

doped junction
پيوند آلاييده ~ پيوندي که از افزودن ناخالصي به بلور مذاب و درحال رشد نيمرسانا به دست مي آيد .

doping
آلايش ~ فرايند افزودن ناخالصي شيميايي ( آباينده ) به بلور مذاب نيمرساناو به منظور اصلاح ويژگيهاي الکترونيکي آن به عنوان مثال ، افزودن بر به سيليسيم آن را به نوع P تبديل مي کند . تراکم ناخالصي از چند قسمت در بيليون ( براي نواحي مقاومتي نيمرسانا ) تاکسري از يک درصد ( براي نواحي بسيار رسانا ) متغير اس ...

doping compensation
جبران آلايش ~ افزودن ناخالصي دهنده به نيمرساناي نوع P ~ يا ناخالصي پذيرنده به نيمرساناي نوع N .

kDoppler broadening
پهن شدگي دوپلري ~ پديده ي گسترش بسامد در تابش هاي تک - بسامدي که به دليل اختلاف سرعت اتمها ، ملوکولها ، يا هسته هاي تابنده روي ميدهد . در نيجه هر ذره ي تابنده داراي انتقال دوپلري متفاوتي خواهد بود .

Doppler current meter
جريان سنج دوپلري ~ ابزاري فراصوتي براي اندازه گيري سرعت آب . اين دستگاه با ارسال باريکه فراصوتي به داخل آب و دريافت سيگنال پژواک حجمي اختلاف بسامدهاي آنهارا که طبق اثر دوپلر متناسب با سرعت آب است ، اندازه مي گيرد

Doppler effect
اثر دوپلر تغيير بسامد ظاهر موج به دليل حرکت نسبي منبع و ناظر . در صورت نزديک شدن منبع و ناظر ، بسامد ظاهري بيشتر از بسامد منبع است . هر چه فاصله آنها از هم بيشتر شود . بسامد ظاهر کمتر خواهد شد. اين اثر در امواج صوتي و راديويي ديده مي شود .