echoplex

echo suppressor

پژواک گير ~ 1. مداريکه با افزودن زمان ثابتي بعد از دريافت هر پالس در تجهيزات ناوبري الکترونيکي اثر پالسهايي که با تاخير و در اثر بازتابهاي غير مستقيم دريافت مي شوند را حذف مي کند . 2. مدار يا وسيله اي در يک خط انتقال که مانع از برگشت جريانهاي بازتاب شده در خط به نقطه ارسال مي شود .

Ecore

هسته ي ( اي ) ~ نوعي هسته ي ترانسفور مر که از ورقه هاي ای شکل به همراه ورقه هاي مکمل آی شکل ساخته مي شود .

eddy current

جريان گردايي ، جريان فوکو ~ جريان چرخشي که توسط ميدان مغناطيسي متغير در ماده ي رسانا القا مي شود . اين جريانها به دليل اتلاف انرژِ و توليد گرما اکثراً نامطلوب هستند . با ورقه اي ساختن هسته ي آهني ترانسفورمرها ، چوکها و رله هاي ( اي سي ) مسير اين جريانها کوتاه مي شود و در نتيجه تلفات آنها به حداقل م ...

eddy-current loss

اتلاف جريان گردايي ~ اتلاف انرژي در اثر جيانهاي نامطلوب گردابي که در يک هسته ي مغناطيسي به وجود مي آيند .

EDGE

اج ~ نوعي بمب هوا- به - زمين که توسط سيگنالهاي ارسالي از ماهواره هاي GPS به دقت هدايت مي شود و پس از تصحيح توسط ايستگاه زميني منجر به اصابت بمب به هدفي واقع در فاصله ي حداکثر 32 کيلو متري از آن مي شود . استفاده اين نوع بمب سبب مي شود که هواپيماي حامل آن در فاصله ي بسيار دور از هدف آن را رها کند و ا ...

edge effect

اثر لبه ~ اعوجاج پيچشي و به سمت بيرون خطوط نيرو در محل لبه هاي دو صفح هي فلزي موازي که يک خازن را به وجود مي آورند . در هنگام محاسبه ي ظرفيت هر ساختار هندسي بايد اين اثر تصحيح شود و يا با استفاده از حلقه هاي محافظ مخصوص اثر آن حذف شود .

edgewise bend

خم لبه گرد ~ خميدگي ايجاد شده در موج بر مستطيلي به گونه اي که محور طولي در صفحه ي موازي با طرف پهن موج بر قرار مي گيرد .

Edison effect , Richardson effect

اثر اديسون ، اثر ريچارد سون ~ گسيل الکترون از اجسام داغ آهنگ گسيل به سرعت با دما افزايش مي يابد . اين ثر در سال 1883 و توسط اديسون هنگامي کشف شدکه او جرياني را بين فيلامان لامپ التهابي و يک الکترود کمکي در داخل لامپ مشاهده کرد.

Edison storage battery , nickel- iron battery

باتري انباره ي اديسون ، باتري نيکل - آهن ~ 1/2V را توليد مي کند . ماده ي فعال صفحات منفي نوعي آلياژيا آهن و ماده ي صفحات مثبت اکسيد نيکل است .

effective acoustic center

موکز آکوستيکي موثر ~ نقطه اي روي بلندگو يا ساير مولدهاي آکوستيکي و يا در نزديکي آنها که به نظر مي رسد امواج صداي کروي در آن نقطه واگرا مي شوند .