electron-multiplier tube

electron optics

نورشناخت الکتروني ؛ پتيک الکتروني ~ شاخه اي از الکترونيک که با کنترل باريکه هاي الکتروني در خلأ به کمک عدسيهاي الکتروني و ميدانهاي الکتريکي يا مغناطيسي ، يا هر دو سر و کار دارد.

electron-positron pair

زوج الکترون - پوزيترون ~ الکترون و پوزيتروني که هم زمان توسط فرايند توليد زوج ( pair production) ~ به وجود مي آيند .

electron radius

شعاع الکترون ~ مقدار کلاسيک شعاع الکترون برابر 2/81777×10 به توان 13- سانتيمتر . از تساوي انرژي جرم سکون الکترون با انرژي الکتروستاتيکي آن به دست مي آيد.

electron rest mass

جرم سکون الکترون ~ ثابت فيزيکي برابر 9/1091 × 10 به توان 28- گرم .

electron shell

پوسته ي الکتروني ~ آرايش الکترونها در مداري معين در بيرون هسته ي اتم . همه ي الکترونهاي واقع در يک پوسته داراي سطح انرژي يکساني هستند.

electron spin

اسپين الکترون ~ چرخش الکترون به دور محور خود که بر اندازه حرکت زاويه اي آن مؤثر است.

electron spin resonance

تشديد اسپيني الکترون ~ بر هم کنش ميدانهاي الکتريکي و مغناطيسي با اسپين الکترون در حول محور خود .

electron spin resonance spectrometer

طيف سنج تشديد اسپيني الکترون ~ طيف سنجي که بر اساس تشديد پارامغناطيسي الکترون کار مي کند.

electron synchrotron

سنکروترون الکتروني ~ نوعي سنکروترون که براي شتابدهي الکترونها طراحي شده است. با برخورد باريکه ي الکتروني به صفحه ي هدف داخلي ، پرتوهاي پر انرژي گاما توليد مي شود که در خارج از دستگاه استفاده مي شوند.

electron trajectory

مسير الکترون ~ مسيري که يک لامپ الکتروني طي مي کند.