electrorefining


اصطلاح
برق و الکترونیک
15 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
تصفيه ي الکتريکي ~ فرايند حل کردن فلز رد آند ناخالص به وسيله ي نشست الکتريکيو نشاندن حالت خالص آن در کاتد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت electrorefining معنی electrorefining معنی electrorefining به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک electrorefining در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
electroresistive effect
اثر الکترومقاومتي ~ تغيير مقاومت ويژه ي برخي مواد بر اثر تغيير ولتاژ وارد شده به آنها . واريستور بر اين اساس کار مي کند .

electroscope
الکتروسکوپ ، برق نما ~ دستگاهي براي آشکارسازي بارهاي الکتريکي به وسيلهي نيروهاي مکانيکي که بين اجسام بار دار وارد مي شود . در نوعي از آن دونورا باريک طلايي که در يک بطري شيشه اي آويزان شده اند ف در صورت باردار شدن يکديگر را دفع مي کنند . زاويه ي بين اين دو نوار متناسب با مقدار بار الکتريکي است .

electrosensitive paper
کاغذ حساس به الکتريسيته ~ کاغذ رسانايي که در اثر عبور جريان الکتريکي از آن به رنگي تيره در مي آيد.

electrosensitive recording
ثبوت حساس به الکتريسيته ~ نوعي روش ثبوت که در آن با گذراندن جريان الکتريکي از ورقه ي ثبوت ، تصوير ظاهر مي شود .

electrostatic
الکتروستاتيک ، الکتروايستا ~ اشاره به الکتريسيته ي ساکن ، نظير بار الکتريکي روي جسم .

electro- static cathode - ray tube
لامپ پرتو کاتدي الکتروستاتيکي ~ نوعي لامپ پرتو کاتدي ( سي آر تي ) که انحراف باريکه ي الکتروني آن توسط صفحات الکتروستاتيکي انجام مي گيرد .

electrostatic copler
دستگاه کپي الکتروستاتيکي ~ نوعي دستگاه تکثير که در آن ماده ي حساس به نور به صورت الکتريکي به شکل تصوير اصلي باردار مي شود و سپس با استفاده از تونر پودر کربن که داراي بار مخالف است . تصوير نهان ظاهر مي شود . نمونه هاي آن عبارت اند از فرايند هاي نسخه برداري زيراکس و الکتروفاکس .

electrostatic deflection
انحراف الکتروستاتيکي ~ انحراف باريکه ي الکتروني به وسيله ميدان الکتروستاتيکي توليد شده توسط دو الکترود واقع در دو طرف باريکه . باريکه ي الکتروني توسط الکترود مثبت جذب و از سوي الکترود منفي دفع مي شود .

electrostatic detector
آشکار ساز الکتروستاتيکي ~ وسيله اي برا تعيين وجود يا عدم وجود ، قطبيت . و مقدار نسبي بارهاي ساکن .

electrostatic discharge
تخليه ي الکتروستاتيکي ( اي اس دي ) ~ حرکت الکتريسيته ي ساکن از يک سطح نارسانا که مي تواند منجر به آسيب يا تخريب نيمه رساناها و ساير عناصر مداري شود . الکتريسيته ي ساکن روي کاغذ ، پلاستيک ، يا ساير مواد نارسانا جمع مي شود و با تماس پوست انسان ( انگشت ) تخليه مي شود . راه رفتن با کفش روي فرش يا برس ز ...