electrostatic deflection


اصطلاح
برق و الکترونیک
24 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
انحراف الکتروستاتيکي ~ انحراف باريکه ي الکتروني به وسيله ميدان الکتروستاتيکي توليد شده توسط دو الکترود واقع در دو طرف باريکه . باريکه ي الکتروني توسط الکترود مثبت جذب و از سوي الکترود منفي دفع مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت electrostatic deflection معنی electrostatic deflection معنی electrostatic deflection به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک electrostatic deflection در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
electrostatic detector
آشکار ساز الکتروستاتيکي ~ وسيله اي برا تعيين وجود يا عدم وجود ، قطبيت . و مقدار نسبي بارهاي ساکن .

electrostatic discharge
تخليه ي الکتروستاتيکي ( اي اس دي ) ~ حرکت الکتريسيته ي ساکن از يک سطح نارسانا که مي تواند منجر به آسيب يا تخريب نيمه رساناها و ساير عناصر مداري شود . الکتريسيته ي ساکن روي کاغذ ، پلاستيک ، يا ساير مواد نارسانا جمع مي شود و با تماس پوست انسان ( انگشت ) تخليه مي شود . راه رفتن با کفش روي فرش يا برس ز ...

electrostatic discharge protection
حفاظت در برابر تخليه ي الکترو ستاتيکي ( اي اس دي ) ~ روش هاي حفاظت قطعات و مدارها در برابر ( اي اس دي ) از جمله 1. رسانا ساختن سطح بسته بنديها و ظرفهاي حامل قطعات حساس براي جلو گيري از تجمع الکتريسيته ي ساکن در هنگام جابجايي ~ 2. زمين کردن سطوح رسانا . 3. ملزوم ساختن افراد به استفاده از نوار هاي مچ ...

electrostatic discharge sensitivity
حساسيت تخليه ي الکتروستاتيکي ( اي اس دي ) ~ ميزان آسيب پذيري مدار يا قطعه در برابر ( اي اس دي ) .

electrostatic discharge ~ simulator
شبيه ساز تخليه الکتروستاتيکي ( اي اس دي ) ~ تجهيزاتي برا يشبيه سازي تخليه ي الکتريسيته ي ساکن از بدن انسان يا ساير تخليه هاي الکتريکي طبيعي .

electrostatic field
ميدان الکترواستاتيکي ~ ناحيه ي اطراف يک جسم باردار که روي جسم ديگر بار القا مي کند و نيرويي به آن وراد مي ند ، گراديان ولتاژ بين دو نقطه با پتانسيلهاي مختلف .

electrostatic fieldmeter
ميدن سنج الکتروستاتيکي ~ ابزاري که با استفاده از حسگر يا ميله ي بي تماي ، ميدان الکتروستاتيکي توليد شده توسط جسم باردار را اندازه مي گيرد . شدت ميدان الکتروستاتيکي يا ولتاژ الکتروستاتيکي در فاصله ي معيني از جسم باردار سنجيده مي شود .

electrostatic focusing
کانونش الکتروستاتيکي ~ کانون کردن باريکه ي الکتروني به وسيله ي ميدان الکتريکي ، نظير تفنگ الکتروني لامپ پرتو - کاتدي .

electrostatic generator
مولد الکترو ستاتيکي ~ نوعي مولد ولتاژ - بالا که به وسيله اصطکاک يا القا ، بارهاي الکتريکي را توليد مي کند و سپس به روش مکانيکي آنها را به يک الکترود عايق انتقال مي دهد. ولتاژ جمع شده به اين روش تا 9 مگاولت هم مي رسد . نمونه هاي آن عبارت اند از مولد وان در گراف و ماشين ويمزهورست .

electrostatic gyroscope
ژيروسکوپ الکتروستاتيکي ~ نوعي ژيروسکوپ با محفظه ي سراميکي که در محيط خلأ آن يک گلوله ي بريليمي کوچک به صورت الکتروستاتيکي بين آرايه اي از شش الکترود آويزان است . لا استفاده از ميدان مغناطيسي چرخاني که توسط پيچکهاي بيروني توليد مي شود ، گلوله با سرعت 30000 دور در دقيقه به چرخش در مي آيد که بعد از آن ...