electrostatic precipitation


اصطلاح
برق و الکترونیک
27 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
رسوب الکتروستاتيکي ~ تصفيه ي هوا از دود ، غبار و ساير ذرات ريز معلق از طريق باردار کردن آنعا با ميدان الکتريکي و جذب توسط الکترودهاي جمع کننده با بار مخالف.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت electrostatic precipitation معنی electrostatic precipitation معنی electrostatic precipitation به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک electrostatic precipitation در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
electrostatic pinter
چاپگر الکتروستاتيکي ~ چاپگري خطي که با استفاده از لامپ هاي قوي تصاوير نويسه ها را به روي طبه ي حساس مي اندازد و الگوهاي الکتروستاتيکي توليد مي کند که پودر جوهر را جذب مي کنند. سپس اين تصاوير درست مانند دستگاههاي تکثير الکتروستاتيکي به روي کاغذ منتقل و تثبيت مي شود. برخي مدلهاي پيجيده تر نظير چاپگر ...

electristatic propulsion
پيشرانش الکتروستاتيکي ~ پيشراني فضاپيماها و ساير وسايل نقليه با استفاده از ميدانهاي الکتريکي که ذرات باردار را در جهت مورد نظر شتاب مي دهند.

electrostatic recording
ثبت الکتروستاتيکي ~ عمل ثبت به کمک ميدان الکتروستاتيکي کنترل شونده.

electrostatic relay
رله ي الکتروستاتيکي ~ رله اي که عنصر محرک آن محيط عايقي است که دو يا چند رسانا را از هم جدا مي کند. وضعيت رساناها نسبت به هم بر اساس جاذبه يا دافعه ي متقابل بارهاي الکتريکي اعمال شده به آنها تغيير مي کند.

electrostatics
الکتروستاتيک ~ دانشي که با الکتريسيته ي ساکن سر و کار دارد نظير اجسام باردار و ميدانهاي الکتريکي با شدت ثابت .

electrostatic scanning
پويش الکتروستاتيکي ~ عمل پويش از طريق انحراف الکتروستاتيکي باريکه ي الکتروني .

electrostatic separator
جداساز الکتروستاتيکي ~ وسيله اي براي جدا کردن مخلوطي از ذرات ريزساييده شده از طريق قرار دادن آن در يک ميدان الکتريکي قوي بين دو الکترود .ظرفيت القايي متقاوت مواد سبب مي شود هر يک به ميزان خاصي منحرف شونده و در محفظه هاي جدا گانه اي بريزند.

electrostatic shield
حفاظ الکتروساتيکي ~ صفحه ورقه ، يا محفظه ي زمين شده اي که در اطراف يک وسيله يا بين دو وسيله قرار مي گيرد و مانع از تأثير ميدان هاي الکتريکي مي شود. همچنين از بر هم کنش بين ميدان هاي الکتريکي قطعات همجوار روي يک بدنه جلوگيري مي کند.

electrostatic storage
حافظه ي الکتروستاتيکي ~ حافظه اي که اطلاعات را به شکل حضور يا عدم حضور بارهاي الکتريکي در محل هاي خاص ، نظير صفحه ي نوعي لامپ « سي آر تي » موسوم به لامپ ذخيره ي بار يا سلول هاي حافظه ي ترموديناميکي ذخيره مي کند.

electrostatic tweeter
تويتر الکتروستاتيکي ~ نوعي بلندگوي تويتر براي پخش صداهاي زير که در آن يک ديافراگم فلزي و تخت مستقيماً توسط ولتاژ بالا و متغير اعمال شده بين ديافراگم و يک الکترود ثابت فلزي تحرک مي شود.