elementaty particle; fundamental particle


اصطلاح
برق و الکترونیک
41 حرف
4 کلمه
معانی و توضیحات
ذره ي بنيادي ~ يکي از بيش از 60 ذره اي که تمام مواد را مي سازد . برخي از اين ذرات عبارت اند از فوتون ، دو نوع نوترينو ، الکترون ، مزون مو، دو مزون پي ، دو ذره کي، پروتون ، نوترون ، ذره لاندا، سه ذره سيگما، دو ذره اکسي، هر يک با پاد ذره و بوزون خود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت elementaty particle; fundamental particle معنی elementaty particle; fundamental particle معنی elementaty particle; fundamental particle به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک elementaty particle; fundamental particle در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
elevated duct
مجراي مرتفع ~ مجراي ورودي سپهري راديويي که مرزهاي بالا و پايين آن هر دو بالاتر از سطح زمين قرار دارند.

elevation angle
زاويه ارتفاع ~ زاويه اي که باريکه تابش راداري يا راديويي با افق مي سازد.

elevation deviation indicator
نشانگر انحراف ارتفاع ~ نشانگري که رابطه بين هدف و زاويه ارتفاع باريکه ي راداري يا راديويي را به صورت بصري نمايش مي دهد.

elevation indicator
نشانگر زاويه ي ارتفاع ~ وسيله اي که زاويه بين نقطه مرجع ثابت و هدف واقع در همان صفحه عمودي را به صورت بصري نمايش ميدهد.

ELF radio transmitter
فرستنده راديويي « الف» ~ نوعي سيستم ارتباطي در نيروي دريايي امريکا که سيگنالهاي با بسامد کم ~ اي ال اف ارا همزمان از دو سيستم آنتن زيرزميني پخش مي کند.

ellipsometer
اليپسومتر ~ ابزاري براي اندازه گيري ضخامت و ساير پارامترهاي مربوط به لايه هاي عايق بسيار نازک که در ساخت نيمرسانا استفاده مي شوند. اساس کار آن اندازه گيري تغيير حالت حالت هاي قطبيدگي در اثر بازتاب نور از سطح قطبيدگي تابعي از ضخامت است.

elliptically polarized wave
موج قطبش - بيضوي ~ موج الکترومغناطيسي که جهت انتشار آن در بسامدهاي خاص به صورت بيضي است.

elliptical polarization
قطبش بيضوي ~ نوعي قطبش که در آن اندازه ي بردار موج همزمان با چرخش حول يک نقطه به صورت شعاع بيضي تغيير مي کند.

elliptical waveguide
موجبر بيضوي ~ نوعي موجبر انعطاف پذير با سطح مقطع بيضوي که مي تواند جانشين موجبر مستطيلي شود.

elliptic-function filter
پالايه ي تابع - بيضوي ~ نوع پالايه ي ريزموج چند طبقه با استفاده از عناصر سلف و خازن که داراي گزينندگي دقيق ، اتلاف جايگذاري کم ، و اعوجاج تأخيري پايين است . اين پالايه در تقويت کننده هاي « آي اف» گيرنده هاي مخابراتي ماهواره اي نصب مي شود که در آنها به کمک شبکه هاي « تي » پل شده برابر سازي در پهناي ...