even harmonic


اصطلاح
برق و الکترونیک
13 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
هماهنگ زوج ~ هماهنگي که بسامد آن مضرب زوجي از بسامد بنيادي است .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت even harmonic معنی even harmonic معنی even harmonic به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک even harmonic در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
even parity check
بررسي پريتي زوج ~ روشي براي آشکار سازي کاهش بيتها از طريق افزودن 1 بيت به نويسه اي که با تعداد فردي بيت مشخص شده است . در نتبجه تمام نويسه ها داراي تعداد زوجي بيت هستند و خلاف آن نشانه ي خطاي پريتي است .

E wave
موج ( اي ) ~ معادل بريتانيايي براي موج مغناطيسي عرضي atransverse megnetic wave ~ يا موج « تي ام » .

exa ( abbreviated E)
اکزا - ( يا علامت اختصاري E ) ~ پيشوندي که 10 به توان هجده را نشان مي دهد .

EXCEPT
اکسپت ، انحصار ~ عملگري منطقي با اين ويژگي که اگر P ~ و ~ Q دوگزاره باشند ، آنگاه ، گزاره P EXCEPT Q ~ فقط وقتي درست است که P ~ به تنهايي درست باشد . در س حالت ديگر ( P غلط Q ~ غلط ~ P ~ غلط Q درست و P ~ درست Q ~ درست ) ~ گزاره نادرست است . اين عملگر معادل با ANDNOT ~ است .

EXCEPT gate
دريچه اکسپت ، دريچه ~ انحصار ~ دريچه اي که فقط هنگامي پالس خروجي توليد مي کند که يک يا چند پالس در وروديهاي آن موجود باشد و در بقيه ي خطوط ورودي آن پالس وجود نداشته نباشد .

excess electron
الکترون اضافي ~ الکتروني مازاد بر تعداد مورد نياز براي تکميل ساختار پيوندي ماده ي نيمرسانا که عموماً توسط نا خالصيهاي دهنده توليد مي شود .

excess- three code
رمز سه - افزا ~ نوعي رمز عددي که در آن رقم دهدهي n با معادل دودويي و چهار بيتي n+3 نمايش داده مي شود .بنابر اين ارقام دهدهي 0 تا9 با اين رمز عبارت اند از به ترتيب 0011، 0100 ، 0101 ، 0110 0111، 1000، 1001، 1010، 1011 ، 1100 .

excitation
تحريک ، بر انگيزش ~ 1. سيگنال ولتاژي که به الکترود کنترل لامپ الکتروني اعمال مي شود . 2. اعمال انرژي سيگنال به آنتن فرستنده . 3 . انتقال سيستم هسته اي اتم از حالت پايه به يک حالت بر انگيخته با دادن انرژي به آن 4. وارد کردن ولتاژ به پيچکهاي ميدان بلندگو يا مولد به منظور توليد ميدان مغناطيسي .

excitation winding
سيم پيچ تحريک ~ سيم پيچ تقويت کنده مغناطيسي که نيروي محرکه ي مغناطيسي يکسويه اي به هسته ي آن اعمال مي کند .

exciter
محرک ~ 1. بخشي از سيستم آنتن فرستنده ي جهتي که مستقيماً به فرستنده متصل شده است . 2. نوسانساز بلوري با خود - تحريکي که بسامد حامل يک فر ستنده را توليد مي کند . 3. مولد کمکي کوچکي که جريان ميدان مولد( اي سي ) را فراهم مي کند . 4. حلقه يا ميله اي که به داخل کاواک تشديد يا موجير کشيده شده است . 5. exc ...