execute


اصطلاح
برق و الکترونیک
7 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
اجراکردن ~ انجام عمليات موجود در برنامه ذخيره شده در رايانه .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت execute معنی execute معنی execute به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک execute در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
executive routine
رول اجرايي ، زير برنامه اجرايي ~ زير برنامه اي که ساير زير برنامه ها را پردازش و کنترل مي کند.

exhaust tube
لامپ تخليه ~ نوعي لامپ شيشه اي يا فلزي که از طريق آن هواي لامپ الکتروني تخليه مي شود .

exosphere
بورنسپهر ~ ناحيه اي از جو واقع در بالاي گرمسپهر ~ thermosphere ~ که از فاصله تقريبا 600 کيلومتري شروع مي شود و چگالي آن به قدري پايين است که هيچگونه برخورد مولکولي به جز در قسمت پايه ي آن رخ نمي دهد در ارتفاع 10000 کيلومتري ، برونسپهري با محيط بين سيارهاي ادغام مي شود . همچنين اين ناحيه با مغناطيس ...

exothermic , exoergic
گرمازا ~ تابش گرما يا انرژِهاي ديگر ، تمام فرايندهاي پرتوزاگرمازا هستند .

faire lead
قرقره ي گردان ~ لوله اي از جنس پلاستيک ،چوپ،يا فلز با سرقيفي شکل که آنتن هواپيما در درون آن پيچيده مي شود .

fall time
زمان افت ~ زمان لازم براي رسيدن دامنه ي پالس پايين رونده از 90 به 10 درصد مقدار اوليه ي خود.

false echo
پزواک نادرست ~ پژواک اضافي و گمراه کننده اي که روي صفحه ي نشانگر نقشه موقعيت در رادار کشتي ظاهر مي شود. ساختمانهاي ساحلي رودخانه ها يکي از عوامل ايجاد پژواکهاي نادرست است . همچنين ممکن است هدفي به گلبرگ فرعي باريکه ي رادار برخورد کند و پژواک آن توسط دکل،دودکش يا برج کشتي به روي مسير باريکه ي اصلي ب ...

fan beam
باريکه ي پرده اي ~ 1. باريکه ي راديويي با سطح مقطع بيضوي شکل که نسبت محورهاي اصلي به فرعي آن معمولاً بيشتر از 3 به 1 است . اين باريکه در صفحه ي قائم پهن و در صفحه ي افقي باريک است . 2.باريکه ي راداري به شکل بادبزن .

fan-in
ظرفيت ورودي ؛ شاخه پذيري ورودي ~ تعداد وروديهايي که مي توان به يک دريچه ي منطقي رقمي وصل کرد.

fan-in circuit
مدار شاخه پذير ورودي ~ مداري که در آن تعداد زيادي ورودي به يک نقطه مشترک وارد مي شوند.