fall time


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
زمان افت ~ زمان لازم براي رسيدن دامنه ي پالس پايين رونده از 90 به 10 درصد مقدار اوليه ي خود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت fall time معنی fall time معنی fall time به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک fall time در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
false echo
پزواک نادرست ~ پژواک اضافي و گمراه کننده اي که روي صفحه ي نشانگر نقشه موقعيت در رادار کشتي ظاهر مي شود. ساختمانهاي ساحلي رودخانه ها يکي از عوامل ايجاد پژواکهاي نادرست است . همچنين ممکن است هدفي به گلبرگ فرعي باريکه ي رادار برخورد کند و پژواک آن توسط دکل،دودکش يا برج کشتي به روي مسير باريکه ي اصلي ب ...

fan beam
باريکه ي پرده اي ~ 1. باريکه ي راديويي با سطح مقطع بيضوي شکل که نسبت محورهاي اصلي به فرعي آن معمولاً بيشتر از 3 به 1 است . اين باريکه در صفحه ي قائم پهن و در صفحه ي افقي باريک است . 2.باريکه ي راداري به شکل بادبزن .

fan-in
ظرفيت ورودي ؛ شاخه پذيري ورودي ~ تعداد وروديهايي که مي توان به يک دريچه ي منطقي رقمي وصل کرد.

fan-in circuit
مدار شاخه پذير ورودي ~ مداري که در آن تعداد زيادي ورودي به يک نقطه مشترک وارد مي شوند.

fan marker beacon
راهنماي نشانه زن پره اي ~ تجهيزات راديويي « وي اچ اف» که باريکه ي پره اي آن در جهت عمودي با قطع يک خط يا مسير هوايي موقعيت ثابتب را تعريف مي کند. در صورت استفاده از آن در نزديکي فرودگاه و به عنوان بخشي از سيستم فرود ابزاري ، به نام راهنماي نشانه زن مرزي، مياني ، يا بيروني شناخته مي شود.

fanning beam
باريکه ي بادزن ~ باريکه ي راديويي که روي يک قوس محدود ، مرتب رفت و برگشت مي کند.

fan-out
ظرفيت خروجي ؛ شاخه دهي خروجي ~ تعدا خروجي منطقي موازي که مي توان از يک مدار مجتمع گرفت بدون آنکه از حد مجاز مشخصات خود خارج شود.

fan- out circuit
مدار شاخه ده خروجي ~ مداري که از يک نقطه ي خروجي چندين شاخه را تغذيه مي کند.

farad
فاراد [ اف] ~ واحد ظرفيت در سيستم « اس آي». اگر تغيير ولتاژ 1 وات بر ثانيه بود در دو سر يک خازن ، جريان 1 آمپر را توليد کند ظرفيت آن 1 اف خواهد بود. در عمل ، فاراد واحد بسيار بزرگي است و عموماً به جاي آن از دوواحد کوچکتر استفاده مي شود: ميکروفاراد برابر با يک ميليونيم فاراد و پيکوفاراد مساوي با يک ...

faraday
فاراده ~ واحد مقدار الکتريسيته برابر با 96500 سي.