far field


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ميدان دور ~ ميدان تابشي در منطقه ي فرانهوفر واقع در اطراف يک آنتن فرستنده .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت far field معنی far field معنی far field به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک far field در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
fast fourier transform
تبديل فوريه ي سريع [ اف اف تي ] ~ نوعي تبديل فوريه براي محاسبه ي پاسخ دامنه و فاز توابع زماني در حوزه ي بسامد با استفاده از برنامه هاي ويژه اي که سرعت محاسبه ي سريهاي مختلط فوريه را در رايانه افزايش مي دهد.

fault
خطا؛ نقص ~ 1. عيبي نظير مدار باز ؛ اتصال کوتاه ، يا زمين شدن ناخواسته ي يک قطعه ، مدار ، يا خط انتقال . 2. نقصي در قطعه ي نيمرسانا که مانع از کار عادي آن مي شود و معمولاً به نقائص ساخت مربوط است.

fault mode current
جريان مد خطا ~ جريان مدار در شرايط معيوب نظير اتصال کوتاه باز .

failt simulation
شبيه سازي خطا ~ اصطلاحي به مفهوم شبيه سازي رايانه اي خطاهاي ايجاد شده در هنگام ساخت مدارهاي مجتمع . در اين حالت توصيف مدار با در نظر گرفتن نقائص ساخت اصلاح مي شود و شبيه سازي مشخص ميکند که آيا برنامه ي آزمون مي تواند اين نقص را پيدا کند يا خير .

Federal Aviation Administration
سازمان هوانوردي فدرال [ اف آ آ ] ~ سازمان تأسيس شده در سال 1958 که اختيار کامل براي وضع مقررات هوانوردي نظامي و غير نظامي دارد.

Federal communications commission
کمسيون ارتباطات فدرال [ اف سي سي] ~ سازمان وابسته به دولت امريکا که مسئوليتهاي زير را به عهده دارد: 1. سياست گذاري در مورد تخصيص بسامدها 2. تأييد صلاحيت دارندگان ايستگاههاي راديويي و تلويزيوني تجاري و اعطاي جواز بهآنها . 3. تأييد صلاحيت و اعطاي گواهينامه به اپراتورهاي حرفه اي و آماتوري راديو و رادا ...

feed
تغذيه ~ 1. اعمال سيگنال به ورودي مدار ، خط انتقال ، يا آنتن .2. بخشي ازآنتن رادار که به انتهاي خط انتقال متصل مي شود و انرژي « آر اف» را به بازتابنده داده يااز آن دريافت مي کند.

feedback
پسخورد؛ بازخورد ~ برگشت بخشي از خروجي يک مدار يا قطعه به ورودي آن ، در پسخورد مثبت ، سيگنال برگشتي با ورودي همفاز است و موجب تقويت آن مي شود اما در عين حال ممکن است مدار را دچار نوسان کند. در پسخورد منفي ، سيگنال برگشتي 180 درجه با ورودي اختلاف فاز دارد و تقويت را کم مي کند اما در عين حال موجب پايد ...

feedback amplifier
تقويت کننده ي پسخوردي ~ تقويت کننده اي که در آن شبکه ي غير فعال بخشي از سيگنال خروجي را به گونه اي به ورودي بر مي گرداند که مشخصه ي عملکرد تقويت کننده دستخوش تغيير مي شود.

feedback controller
کنترل کننده ي پسخوردي ~ مدار يا عنصري که در يک سيستم حلقه - بسته ( closed loop - system ) که موتور يا ساير محرکها را در جهت تصحيح سيگنال خطا ( signal) ~ error کنترل مي کند.