feed

feedback

پسخورد؛ بازخورد ~ برگشت بخشي از خروجي يک مدار يا قطعه به ورودي آن ، در پسخورد مثبت ، سيگنال برگشتي با ورودي همفاز است و موجب تقويت آن مي شود اما در عين حال ممکن است مدار را دچار نوسان کند. در پسخورد منفي ، سيگنال برگشتي 180 درجه با ورودي اختلاف فاز دارد و تقويت را کم مي کند اما در عين حال موجب پايد ...

feedback amplifier

تقويت کننده ي پسخوردي ~ تقويت کننده اي که در آن شبکه ي غير فعال بخشي از سيگنال خروجي را به گونه اي به ورودي بر مي گرداند که مشخصه ي عملکرد تقويت کننده دستخوش تغيير مي شود.

feedback controller

کنترل کننده ي پسخوردي ~ مدار يا عنصري که در يک سيستم حلقه - بسته ( closed loop - system ) که موتور يا ساير محرکها را در جهت تصحيح سيگنال خطا ( signal) ~ error کنترل مي کند.

feedback control loop

حلقه ي کنترل پسخوردي ~ مداري که هر گونه انحراف از سطح مطلوب خروجي را شناسايي مي کند و شکل موجهاي تحريک را در جهت جبران اين تغييرات اصلاح مي کند.

feedback oscillator

نوسانساز پسخوردي ~ مدار نوسان کننده اي که خروجي تقويت کننده ي آن به صورت همفاز به ورودي برگشت داده مي شود . بسامد نوسان توسط عناصر رآکتيو تقويت کننده و مدار پسخورد تعيين مي شود.

feedback path

مسير پسخورد ~ مسير انتقال از سيگنال خروجي حلقه به سيگنال پسخورد حلقه در حلقه ي کنترل پسخوردي .

feedback regulator

تنظيمگر پسخوردي ~ نوعي سيستم کنترل پسخوردي که سعي در جهت حفظ رابطه ي معيني بين سيگنالهاي خاصي از سيستم با ساير کميات از پيش معين دارد. برخي از سيگنالهاي سيستم تنظيمگر را سيگنالهاي مرجع قابل تظيم تشکيل مي دهند. در شرايط کاري معين ، از تنظيمگر پسخوردي به عنوان سروو مکانيزم استفاده مي شود.

feedback resistor

مقاومت پسخوردي ~ مقاومت موازي با يک تقويت کننده ي عملياتي براي تزويج خروجي به ورودي و کنترل ولتاژ .

feedback winding

سيم پيچ پسخوردي ~ سيم پيچي که اتصالات پسخورد را در يک تقويت کننده ي مغناطيسي برقرار مي کند.

feeder

خط تغذيه ؛ تغذيه کننده ~ خط انتقال بين فرستنده و آنتن.