ferric oxide


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
اکسيد فريک ~ اکسيد آهن مغناطيسي به رنگ قرمز که در پوشش نوارهاي ضبط مغناطيسي استفاده مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت ferric oxide معنی ferric oxide معنی ferric oxide به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک ferric oxide در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
ferrimagnetic limiter
محدود ساز فري مغناطيسي ~ نوعي محدود ساز توان که جانشين لامپهاي تي آر در سيستمهاي ريزموج مي شود. در آن از مواد فري مغناطيسي با ويژگيهاي غير خطي نظير فريت يا نارسنگ ( گارنت ) استفاده شده است.

ferrimagnetic material
ماده ي فري مغناطيسي ~ ماده ي فريتي نظير چند بلوريهاي نارسنگ ايتريم - آهن که ويژگي فري مغناطيسي از خود نشان مي دهند.

ferrimagnetism
فري مغناطيس ~ شکلي از مغناطيس که در آن گشتاور مغناطيسي يونهاي همسايه تمايل به همترازي پادموازي با يکديگر دارند. در عين حال ، به دليل تفاوت اندازه ي گشتاورها ، مغناطيدگي حاصل مي تواند مقدار بزرگي باشد. اين اثر در فريتها و ترکيبهاي مشابه آن ديده مي شود.

ferristor
فرُيستور ~ نوعي واکنشگر قابل اشباع کوچک با دو سيم پيچ که در بسامدهاي بالا کار مي کند و قابليت اتصال به نوسانساز ، شمارنده ي حلقوي ، بس ارتعاشگر آزاد گرد يا مميز جريان را دارد.

ferrite; ferrospinel
فرُيت ~ ماده ي مغناطيسي به صورت پودر فشرده با مقاومت ويژه ي بالا که عمدتاً از ترکيب اکسيد فرُيک با يک يا چند فلز ديگر ساخته مي شود . مقاومت بالا سبب کاهش قابل توجه اتلاف جريان ادي در بسامدهاي بالا مي شود . برخي از ترکيبهاي فرُيتي عبارت اند از فرُيت نيکل ، فرُيت کبالت - نيکل ، فرُيت منيزيم - منگنز ، ...

ferrite bead
مهره ي فرُيتي ~ مهره اي از پودر فرُيت که در بسامدهاي بالا روي سيمهاي رابط قرار داده مي شود تا با ايجاد القا کنايي نوسانهاي پارازيتي را حذف کند.

ferrite circulator
سيرکولاتور فرُيتي ؛ دورزن فرُيتي ~ ترکيبي از دو ترادسنده ي دو- مدي و يک چرخشگر فرُيتي 45 درجه که انرژي ريزموج در موجبر مستطيلي را کنترل و قطع و وصل مي کنند.

ferrite core memory
حافظه ي هسته- فرُيتي ~ نوعي حافظه ي مغناطيسي که در آن سيمهاي خواندن و نوشتن در ماتريسي از هسته هاي چنبره اي ريز از جنس فرُيت با حلقه ي پسماند مربعي به نخ کشيده شده اند . قطر هسته هاي اين نوع حافظه گاهي فقط 0/5 ميليمتر است. در حال حاضر استفاده از اين حافظه ها منسوخ شده است .

ferrite isolator
جداسازي فرُيتي ~ نوعي جداساز که انرژي موجبر را در يک جهت عبور مي دهد و در جهت مخالف امکان جذب آن را فراهم مي کند. در اين جداساز ، يک ميله ي فرُيتي واقع در روي محور مرکزي قطعه کوچکي از موجبر دايره اي ، بين بخشهاي انتهايي دو موجبر مستطيلي که زاويه ي 45 با هم دارند ، قرار مي گيرد . سيگنال داراي جهت مط ...

ferrite limiter
محدود ساز فرُيتي ~ نوعي محدود ساز ريزموج کم توان و غير فعال که در صورت کار در گستره ي خطي خود داراي کمترين اعوجاج فاز و اتلاف جايگذاري کمتر از 1 دسيبل است . سيگنال ورودي به نمونه ي تک بلور نارسنگ ايتريم - آهن يا فرُيت ليتيم ، که توسط ميدان مغناطيسي به حالت تشديد باياس شده اند ، تزويج مي شود . از اي ...