fiberoptics


اصطلاح
برق و الکترونیک
11 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
نورشناسي تارها ؛ تارنور شناخت ~ فن ارسال نور از طريق تارهاي دراز ، نازک و انعطاف پذير از جنس شيشه ، پلاستيک ، يا ساير مواد شفاف .دسته اي از تارهاي موازي مي توانند يک تصوير کامل را منتقل کنند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت fiberoptics معنی fiberoptics معنی fiberoptics به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک fiberoptics در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
fiberscope
تارنما ~ آرايشي از تارهاي نوري شيشه اي که در يک سر آن عدسي شيئي ودر سر ديگر عدسي چشمي قرار دارد. مجموعه را مي توان به ميزان دلخواه براي ديدن اجسامي که مستقيماً قابل رؤيت نيستند ، خم کرد.

fidelity
وفادراي ~ ميزان دقت يک سيستم در باز توليد مشخصه هاي اساسي سيگنال ورودي در خروجي آن.

field
ميدان ؛ حوزه ~ 1. در پويش هم - بافته ي تلويزيوني به يکي از دو بخشي گفته مي شود که از تقسيم قاب تصويري به دست مي آيد . هر ميدان شامل پويش کامل تصوير از بالا تا پايين و رگشت به نقطه ي شروع است. در سيستم پخش تلويزيوني امريکا ، هر قاب تصويري با دو ميدان تقسيم مي شود که هر ميدان به مدت 1 تقسيم بر 60 ثان ...

field coil
پيچک ميدان ~ پيچکي که ميدان مغناطيسي با شدت ثابت در موتور الکتريکي ، مولد ، بلندگو يا ساير وسايل الکترومغناطيسي توليد مي کند.

field effect
اثر ميدان ~ تغيير ايجاد شده توسط ميدان الکتريکي در حالت تعادل الکترونهاي آزاد و حفره ها در ماده ي نيمرسانا.

field-effect device
وسيله ي اثر ميداني ~ ويله اي نيمرسانا که ويژگي هاي آن عمدتاً توسط اثر ميدان الکتريکي بر ناحيه اي در درون نيمرسانا تعيين مي شود.

field- effect phototransistor
ترانزيستور اثر - ميداني که سيگنال ورودي آن نور مدوله شده است . اثر نور مشابه با اعمال ولتاژ سيگنال به گيت ترانزيستور است.

field- effect transistor
ترانزيستور اثر ميداني [ فت] ~ نوعي ترانزيستور تک قطبي و کنترل شونده با ولتاژ که تنها بر اساس حرکت يک نوع باربر کار مي کند : الکترون يا حفره . داراي سه الکترود به نامهاي سورس ( source) ، درين(drain) ، و گيت (gate) است . جريان فت در يک کانال ( channel ) رسانا بين سورس و درين واقع در زير ناحيه ي گيت ج ...

field - effect varistor
وريستور اثر - ميداني ~ قطعه ي نيمرساناي خطي و غير فعال با دو پايه که در يک گستره ي ولتاژ وسيع ، جريان را ثابت نگه مي دارد.

field emission
گسيل ميداني ~ آزاد شدن الکترونها از جامد يا مايع بدو گرما و با اعمال ميدان الکتريکي قوي به سطح آن .