field coil


اصطلاح
برق و الکترونیک
10 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پيچک ميدان ~ پيچکي که ميدان مغناطيسي با شدت ثابت در موتور الکتريکي ، مولد ، بلندگو يا ساير وسايل الکترومغناطيسي توليد مي کند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت field coil معنی field coil معنی field coil به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک field coil در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
field effect
اثر ميدان ~ تغيير ايجاد شده توسط ميدان الکتريکي در حالت تعادل الکترونهاي آزاد و حفره ها در ماده ي نيمرسانا.

field-effect device
وسيله ي اثر ميداني ~ ويله اي نيمرسانا که ويژگي هاي آن عمدتاً توسط اثر ميدان الکتريکي بر ناحيه اي در درون نيمرسانا تعيين مي شود.

field- effect phototransistor
ترانزيستور اثر - ميداني که سيگنال ورودي آن نور مدوله شده است . اثر نور مشابه با اعمال ولتاژ سيگنال به گيت ترانزيستور است.

field- effect transistor
ترانزيستور اثر ميداني [ فت] ~ نوعي ترانزيستور تک قطبي و کنترل شونده با ولتاژ که تنها بر اساس حرکت يک نوع باربر کار مي کند : الکترون يا حفره . داراي سه الکترود به نامهاي سورس ( source) ، درين(drain) ، و گيت (gate) است . جريان فت در يک کانال ( channel ) رسانا بين سورس و درين واقع در زير ناحيه ي گيت ج ...

field - effect varistor
وريستور اثر - ميداني ~ قطعه ي نيمرساناي خطي و غير فعال با دو پايه که در يک گستره ي ولتاژ وسيع ، جريان را ثابت نگه مي دارد.

field emission
گسيل ميداني ~ آزاد شدن الکترونها از جامد يا مايع بدو گرما و با اعمال ميدان الکتريکي قوي به سطح آن .

filed - emitter cathode
کاتد ميدان- گسيل [ اف اي دي ] ~ نوعي نمايشگر صفحه - مسطح براي رايانه ها و دستگاههاي ديگر که به جاي يک باريکه از صدها باريکه ي الکتروني براي تحريک دانه هاي تصويري ( پيکسل) استفاده مي کند. براي جانشيني با لامپ پرتو کاتدي ( سي آر تي ) ( cathode - ray tube) در نظر گرفته شده است .

field- enhanced photoelectric emission
گسيل نور الکتريکي تقويت - ميداني ~ تقويت گسيل نور الکتريکي از طريق اعمال ميدان الکتريکي قوي به گسيلنده .

field- enhanced secndary emission
گسيل ثانويه ي تقويت - ميداني ~ تقويت گسيل ثانويه از طريق اعمال ميدان الکتريکي قوي به گسيلنده .

field- free emission current
جريان گسيل بي ميدان ~ جريان الکتروني گسيل شده از کاتد هنگامي که ميدان الکتريکي در سطح کاتد صفر باشد .