شليک ؛ جرقه زني ؛ برانگيزش ؛ پخت ~ 1. گذار از حالت غير اشباع به حالت اشباع در يک رآکتور قابل اشباع . 2. يونش گاز که منجر به جاري شدن جريان در لامپ تخليه گازي ميشود. 3. برانگيختن مگنترون يا لامپ تي آر توسط پالس . 4. قرار دادن ماده در دماي بالا به منظور اکسايش و تبخير ترکيبات آلي براي رسيدن به ويژگيهاي مورد نظر فرايند توليد لايه هاي ضخيم .
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نتلغت نامه شغل نتمشاوره شغلی و تحصیلی شغل نتfiringمعنی firingمعنی firing به فارسیلغت نامه برق و الکترونیکواژگان تخصصی برق و الکترونیکاصطلاحات تخصصی برق و الکترونیکمخفف های تخصصی برق و الکترونیکfiring در برق و الکترونیک