Fletcher- Munson curves


اصطلاح
برق و الکترونیک
23 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
منحنيهاي فلچر- مانسون ~ منحنيهاي پاسخ گوش انسان به طنينهاي خالص با بلندي يکسان و بر حسب بسامدهاي مختلف . اين منحنيها شدت صداي ميانگين لازم براي ايجاد احساس بلندي صدا در گستره ي بسامدهاي شنيداري را نشان مي دهند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت Fletcher- Munson curves معنی Fletcher- Munson curves معنی Fletcher- Munson curves به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک Fletcher- Munson curves در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
flexible circuit
مدار انعطاف پذير؛ مدارنرم ~ نوع تخته ي مدارچاپي که در آن به جاي مواد سخت ازمواد نرم انعطاف پذير استفاده شده است و مي تواند بدون هيچگونه آسيبي به ميزان 180 درجه و با شعاع 1 اينچ خم شود.

flexible coupling
تزويج انعطاف پذير ~ 1. نوعي تزويج بين دو موجبر باامکان حرکت زاويه اي محدود . 2. نوعي تزويج بين دو محور که عليرغم ناهمترازي جزئي محورها ، امکان چرخش را مي دهد.

flexible waveguide
موجبر انعطاف پذير ~ موجبري که بدون تغيير قابل ملاحظه در ويژگيهايش مي تواند خميده يا پيچيده شود.

flicker
لرزش ؛ تصوير لرزه ~ نوسانهاي متناوب نور با آهنگ از چند سيکل در ثانيه تا چند ده سيکل در ثانيه . در تلويزيون « ان تي اس سي» روش پويش هم - بافته مانع از بروز لرزه هايي باآهنگ 30 قاب در ثانيه مي شود.

flicker effect
اثر لرزش ~ تغييرات تصادفي جريان خروجي لامپ الکتروني به دليل وقوع گسيلهاي اتفاقي در کاتد پوشيده از اکسيد آن.

flicker noise
نويز لرزشي ~ نويز الکتريکي که توسط اثر لرزش در مدار لامپ الکتروني ايجاد مي شود. بسامد اين نويز کم است اما در عين حال از نويز ضربه اي shotnoise فراتر مي رود. اين نويز در نيمرساناها و در اثر به دام افتادن بارها در سطح آن نيز توليد مي شود . اما به دليل پايين بودن بسامد آن چندان قابل توجه نيست .

flip chip
تراشه ي واگرد ~ تراشه ي نيمرسانايي که تمام سرهاي آن در يک طرف به شکل بالشتکهاي لحيمي يا برآمدگيهاي اتصالي قرار مي گيرند . بعد از حفاظت و پرداخت سطح تراشه ، آن را به صورت وارونه روي بستر قرار ميدهند که اتصالات داخلي و قطعات پوسه- نازک قبلاً به روي آن نشانده شده است. سپس با اعمال گرما يا ترکيبي از فش ...

flip-flop circuit
مدار فليپ فلاپ ~ نوعي مدار بس- ارتعاشگر دو طبقه که داراي دو حالت پايا است. در يک حات ، طبقه ي اول رسانا شده و طبقه ي ديگر قطع است. در حالت ديگر ، طبقه دوم رسانا و طبقه ي اول قطع است. با اعمال سيگنال تلنگر ( تريگر ) ، مدار از حالتي به حالت ديگر رفته و با اعمال تلنگر بعدي به حالت اول بر مي گردد. فليپ ...

floating
شناور ~ وضعيتي که در آن يک قطعه يامدار نه به زمين و نه به ولتاژ تغذيه متصل است.

floating -average - position action
کنش وضعيت ميانگين شناور ~ عملي که در آن رابطه ي از پيش تعيين شده اي بين انحراف متغير کنترل شونده و آهنگ تغيير موقعيت ميانگين عنصر کنترل کننده در زمان که متناوباً بين دو وضعيت ثابت تغيير حالت ميدهد ، وجود دارد.