floating input


اصطلاح
برق و الکترونیک
14 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
ورودي شناور ~ تقويت کننده يا مداري که هيچيک از سرهاي آن به زمين متصل نشده باشند.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت floating input معنی floating input معنی floating input به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک floating input در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
floating junction
پيوند شناور ~ پيوندي در ترانزيستور که ميانگين جريان عبوري از آن صفر است.

floating output
خروجي شناور ~ مداري که خروجي آن زمين نشده يا مرجع آن خروجي ديگري نباشد.

floating point
مميز شناور ~ دستگاه عددي که در آن محل مميز در اعداد ثابت نمي ماند.

floating - point arithmetic
حساب مميز - شناور ~ روش محاسباتي که به طور خودکار محل مميز يا نقطه ي اعشار را شناسايي مي کند.

floating - point calculation
محاسبه ي مميز - شناور ~ نوعي محاسبه ي رايانه اي که در آن تغيير محل نقطه ي اعشار ( در مبناي 10) يا دودويي ( در مبناي 2) پيش بيني شده است.

floating - point routine
زير- برنامه ي مميز - شناور ؛ روال مميز - شناور ~ زير برنامه ي رايانه اي که براي حل مسئله خاص عمليات مميز- شناور را انجام ميدهد.

floating - point system
دستگاه مميز - شناور ~ دستگاهي که در آن موقعيت مميز مرتباً محاسبه و يا قابل جا به جايي است. معمولاً دستگاه مميز- شناور محل مميز را با تعريف تواني از مبنا و استفاده از دو مجموعه رقم مشخص مي کند. مثلاً در مبناي 10 ، 6200000 به صورت 06،6/2 و در مبناي 2 عدد 88 به شکل 11 ، 3 مشخص مي شود.

float switch
کليد شناور ~ کليدي که با حرکت يک شناور در سطح مايع قطع و وصل مي شود .

flood
شارش سيلابي ~ هدايت شار الکتروني در سطح گسترده به طرف واحد ذخيره ي لامپ ذخيره ي بار .

floodighting
نورافکني ~ پوشش منطقه اي وسيع با امواج رادار.