floodighting


اصطلاح
برق و الکترونیک
12 حرف
1 کلمه
معانی و توضیحات
نورافکني ~ پوشش منطقه اي وسيع با امواج رادار.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت floodighting معنی floodighting معنی floodighting به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک floodighting در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
floopy disk( diskette)
ديسک ( يا ديسکت) نرم؛ فلاپي ديسک ~ نوعي حافظه مغناطيسي براي رايانه هاي شخصي که از يک صفحه ي نرم مايلر با پوشش فرُيت مغناطيسي در دو طرف ساخته مي شود . هر طرف داراي دايره هاي هم مرکز ، به نام شيار ( Track) است که خود از تعدادي قطاع ( Sector)تشکيل مي شود . در ديسک چگالي مضاعف 3/5 اينچي استاندارد ، ظرف ...

floppy- disk drive
فلاپي ران ؛ فلاپي گردان ~ يکي از وسايل الکترومکانيکي و جانبي رايانه که عمليات خواندن و نوشتن در ديسک فلاپي ( floppy disk) را انجام مي دهد . با گذاشتن ديسک در درون فلاپي گردان ، موتور آن در موقع خواندن يا نوشتن صفحه ي مغناطيسي را در داخل پوشش خود مي چرخاند و هدهاي خواندن / نوشتن با هر دو طرف ديسک تم ...

flow
شارش ~ حرکت بارهاي الکتريکي ، گازها، مايعات ، يا ساير مواد و کميتها .

flow chart; control diagram
روند نما؛ نمودار کنترل ~ نمايش گرافيکي يک برنامه يا روال رايانه اي .

flow control
کنترل شارش ~ روند تنظيم شارش داده ه دو وسيله براي جلوگيري از مفقود شدن آنها در صورتيکه حافظه ي ميانگير يکي از وسايل پر شود.

flowmeter
شارش سنج ~ ابزاري براي اندازه گيري و نمايش آهنگ شارش مايع يا گاز.

flow transmitter
ترانسميتر شار ؛ شار - فرست ~ وسيله اي که شارش مايعات در خطوط لوله را اندازه مي گيرد و آنها را به سيگنالهاي الکتريکي قابل ارسال به کنترل کننده ها يا گيرنده هاي دور دست تبديل مي کند.

fluorescence
فلوئورساني ~ گسيل نور يا تابش الکترومغناطيسي توسط ماده اي که خود در معرض نوع ديگري تابش يا باريکه اي از ذرات قرار گرفته است . نورافشني در حدود 10 به توان 8- ثانيه بعد از قطع تابش متوقف مي شود . برخي کانيهاي خاص با قرار گرفتن در معرض تابش فرابنفش ، نورهايي به رنگ مشخصه ي خود مي تابانند . صفحه ي نماي ...

fluorescent lamp; fluorescent tube
لامپ مهتابي ~ لامپي که در اثر يونش بخار جيوه نور مي تاباند . الکترونهاي گسيل شده از الکترود واقع در يک انتهاي لوله ي شيشه اي و بي منفذ لامپ با الکترونهاي بيروني اتم جيوه برخورد و نورفرابنفش توليد مي کنند. برخورد نور فرابنفش با پوشش فسفري ديواره هاي داخلي لامپ منجر به توليد نور مرئي مي شود .

fluorescent screen
صفحه ي فلوئورسان ~ ورقه اي پوشيده از ماده ي فلوئورسان که تحت تابشهاي يوننده نظير پرتوهاي ايکس يا باريکه ي الکتروني ، از خود نور مرئي گسيل مي کند. در لامپ پرتو کاتدي ، صفحه ي فلوئورسان در سطح داخلي جلوي لامپ تشکيل مي شود.