fluorescent screen


اصطلاح
برق و الکترونیک
18 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
صفحه ي فلوئورسان ~ ورقه اي پوشيده از ماده ي فلوئورسان که تحت تابشهاي يوننده نظير پرتوهاي ايکس يا باريکه ي الکتروني ، از خود نور مرئي گسيل مي کند. در لامپ پرتو کاتدي ، صفحه ي فلوئورسان در سطح داخلي جلوي لامپ تشکيل مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت fluorescent screen معنی fluorescent screen معنی fluorescent screen به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک fluorescent screen در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
fluorinated ethlene propylene
پروپيلن اتيلن فلوئوردار [ اف اي پي ] ~ شکل گرما نرم پليپروپيلن اتيلن که از مذاب تحت فشار آن به دست مي آيد و داراي ويژگيهاي الکتريکي عالي و مقاوم در برابر گرما و مواد شيميايي است. بانام تجاري تفلون (Teflon) نيز شناخته مي شود.

fluorine
فلوئور ~ عنصري گازي با رنگ متمايل به زرد و بوي تند که بسيار سمي سات اين عنصر چگالتر از هوا است و وزن آن 18/99 و عدد اتمي آن 9 است . ترکيب آن با هيدروژن ، اسيد هيدروفلوئوريک را مي دهد که در فرايند ساخت مدارهاي مجتمع براي زدودن شيشه و اکسيدهاي سيليسيم کاربرد فراواني دارد.

fluorocarbon resin
رزين فلوئورکربن ~ اصطلاح عمومي براي خانواده اي از پلاستيکها با ويژگيهاي عايقي و دماهاي کاري بالا. نمونه هاي آن عبارت اند از رزين پلي کلروتري فلوئوراتيلن با نام تجاري Kel- F و رزين پليتترافلوئورواتيلن با نام تجاري تفلون و فلوئون .

fluorod
ميله ي فلوئورسان ~ ميله ي شيشه اي از فسفات فعال شده با نقره که در دوز سنج هاي حالت جامد استفاده مي شود . با پرتودهي به ميله و جذب نور فرابنفش ، نور فلوئورسان نارنجي از آن گسيل مي شود . اندازه يگيري شدت نور گسيل شده با استفاده از لامپ فوتوالکتريک ، معياري از دور تابش جذب شده است.

fluorography
فلوئورنگاري ~ عکسبرداري از تصوير توليد شده روي صفحه ي فلوئورسان .

fluorometer
فلوئور سنج ~ ابزاري که شدت پرتوهاي - ايکس يا ساير تابشها رااز طريق اندازه گيري فلوئورسان توليد شده ، مشخص مي کند.

fluorometry
فلوئورسنجي ~ اندازه گيري شدت و رنگ تابش فلوئورسان .

fluoroscope
فلوئورنما؛ فلوروسکوپ ~ دستگاهي متشکل از لامپ پرتو- ايکس و يک صفحه ي فلوئورسان که محتواي اجسام و ظروف6 کدري را که بين لامپ و صفحه قرار گيرند، آشکار مي سازد . پزشکان مي توانند به کمک اين دستگاه و در شرايط اضطراري که امکان عکسبرداري پرتو- ايکس وجود ندارد ، اعضاي داخلي و استخوانهاي بيمار دچار ضايعه را ...

fluoroscopy
فلوئورونمايي ، فلوئوروسکوپي ~ استفاده از فلوروسکوپ براي بازرسي از اجسام به وسيله ي پرتو پرتو- ايکس .

flush antenna
آنتن هم سطح ~ آنتني که هيچگونه پيش آمدگي نسبت به سطح هواپيما ندارد. نمونه هاي آن عبارت اند از آنتن (ditch) و آنتن (slot).