flyback power supply ; kickback power supply


اصطلاح
برق و الکترونیک
44 حرف
7 کلمه
معانی و توضیحات
منبع تغذيه بازگشتي ~ نوعي منبع تغذيه ي ولتاژ - بالا که ولتاژ « دي سي» حدود 10 تا 25 کيلوولت براي اند ثانويه لامپ رتو ادي در تلويزيون يا نوسان نما فرهم مي کند. معکوس شدن ناگهاني جريان پيچک نحراف افقي در ترانسفورمز خروجي افقي در هر بازگشت ، پالس ولتاژي را القا مي کند که توسط اتو ترانس به مقدار مورد نظظر افزايش مي يابد و سپس يکسو و صاف ميشود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت flyback power supply ; kickback power supply معنی flyback power supply ; kickback power supply معنی flyback power supply ; kickback power supply به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک flyback power supply ; kickback power supply در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
fly - by-wire system
سيستم پرواز با سيم ~ نوعي سيستم کنترل پرواز هواپيما که رد آن به جاي رابطهاي مکانيکي يا هيدروليکي اط سيمهاي الکتريکي براي کنترل شهرها ، دريچه ي بالها و ساير سطوح کنترل ذخيره گذاريهاي متعدد و افزايش ضريب ايمني در نبردهاي هوايي يا هنگام بروز مشکل را ممکن مي کند. کنترل از طريق رايانه اي صورت مي گيرد که ...

flywheel effect
اثر چرخ لنگر ~ توانايي مدار تشديد در حفظ بسامد نوسان خود هنگامي که پالسهاي کوتاه انرژي با فاز و بسامد ثابت به آن اعمال مي شود.

FM / AM
اف ام / اي ام ~ مدوله سازي دامنه ي يک حامل توسط زير حاملهايي که بسامدشان با سيگنالهاي اطلاعات مدوله شده است.

FM / AM multiplier
ضرب کننده ي اف ام / اي ام ~ ضرب کننده اي که انحراف بسامد آن از بسامد مياني حامل متناسب با يک متغير و دامنه ي آن متناسب با متغير ديگري است . حامل مدوله شده با دامنه و فرکانس سپس به طور متوالي مدوله زدايي اف ام و اي ام مي شود و خروجي نهايي متناسب با حاصلرضرب دو عامل متغير خواهد بود.

FM / FM
اف ام / اف ام ~ مدوله سازي بسامد يک حامل توسط زير حاملهايي که خود نيز به وسيله ي اطلاعات مورد ارسال مدوله سازي بسامدي شده اند .

FMLB
« افام ال بي» ~ مخفف first make/ last break ~ اشاره به ترتيب قطع و وصل اتصالات يک رابط اتصال .

FM / PM
اف ام / پي ام ~ مدوله سازي فاز يک حامل توسط زير حاملهايي که خود به وسيله ي اطلاعات مدوله سازي بسامد شده اند.

FM / PM telemetering
دورسنجي اف ام / پي ام ~ نوعي سيستم دروسنجي کهبا استفاده از زير حاملهاي بامد - مدوله شده ي متعدد فاز حامل « آر- اف» اصلي را مدوله مي کند.

f number
عدد« اف» ~ مشخصه اي از عدسي که از تقسيم فاصله ي کانوني آن به حداکثر قطر مؤثر عدسي به دست مي آيد.

foamed plastic
پلاستيک اسفنجي ~ نوعي رزين پلاستيکي با ساختار چند سلولي ، چگالي کم و استحکام نسبتاً زياد.