قاب؛ چارچوب ~ 1. تصوير کامل تلويزيوني درلحظه ي معيني از زمان . در سيستم NTSC هر قاب داراي 525 خط افقي است که با آهنگ 30 قاب در ثانيه تکرار مي شوند. هر قاب در دو ميدان به هم بافته متشکل از 262/5 خط، پويش مي شود. 2. تصوير کامل در فيلمهاي سينمايي ،براي فيلمهاي 35 ميليمتري . در هر ثانيه 24 قاب روي پرده انداخته مي شود . 3. ناحيه اي مستطيلي که در سيستمهاي نمابر، ابعاد تصوير کپي را مشخص مي کند. پهناي قاب نمابر، پهناي خط موجود و آن به ميزان مورد استفاده بستگي دارد .
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نتلغت نامه شغل نتمشاوره شغلی و تحصیلی شغل نتframeمعنی frameمعنی frame به فارسیلغت نامه برق و الکترونیکواژگان تخصصی برق و الکترونیکاصطلاحات تخصصی برق و الکترونیکمخفف های تخصصی برق و الکترونیکframe در برق و الکترونیک