frequency bridge


اصطلاح
برق و الکترونیک
16 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پل بسامدي ~ پلي که توازن آن به شکل معيني با بسامد تغيير مي کند، نظير پل وين . از اين پل براي اندازه گيري بسامد استفاده مي شود.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت frequency bridge معنی frequency bridge معنی frequency bridge به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک frequency bridge در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
frequency calibrator
درجه بند بسامد ~ وسيله اي که سيگنالي بسيار دقيق با يک يا چند بسامد ثابت را براي درجه بندي ساير منابع بسامد توليد مي کند.

frequency converter; frequency changer
مبدل بسامد ~ مدار،وسيله ،يا ماشيني که بسامد يک جريان متناوب را بدون تغيير ولتاژ يا تعداد فازها، از مقداري به مقدار ديگر تغيير مي دهد. درگيرنده ي سوپر هترودين ،طبقات نوسانسار و آشکار ساز اول مخلوط کن با هم به عنوان مبدل بسامد عمل مي کنند.

frequency counter
بسامد شمار ~ ابزاري براي اندازه گيري بسامد . با استفاده از نوسانساز بلوري و مدارهاي شمارنده ي رقمي مي توان بسامدهاي کم تا«آر- اف» و نيز زمان تناوب را اندازه گرفت. برخي از بسامد شمار ها مي توانند زمان خيز و پهناي پالس را نيز اندازه بگيرند.

frequency cutoff
بسامد قطع ~ بسامدي که در آن بهره ي جريان ترانزيستور به ميزان 3dB نسبت به مقدار بهره در بسامدهاي مياني افت مي کند.

frequency deviation
انحراف بسامدي ~ 1. اوج اختلاف بين بسامد لحظه اي يک موج مدوله شده با بسامد حامل. 2. Frequency drift .

frequency-deviation meter
انحراف سنج بسامد ~ وسيله اي که دفعات انحراف فرستنده ي پخش را از بسامد حامل تخصيص يافته ي خود نشان مي دهد .

frequency discriminator
مميز بسامدي ~ نوعي مدار مميز که ولتاژ خروجي آن متناسب با انحراف يک سيگنال از تعداد بسامد تعيين شده ي خود است .

frequency distortion; amplitude distortion; amplitude frequency ~ distortion
اعوجاج بسامدي ؛ اعوجاج دامنه؛ اعوجاج بسامد-دامنه ~ نوعي اعوجاج غير خطي که طي آن مقدار نسبي مؤلفه هاي مختلف بسامدي يک موج،در هنگام ارسال يا تقويت دچار تغيير مي شوند. اعوجاج بسامدي هنگامي روي مي دهد که يک تقويت کننده ي شنيداري نتواند همه ي بسامدهاي موجود در سيگنال ورودي را به شکل يکنواخت تقويت کند.

frequency diversity
تنوع بسامدي؛چند بسامدي ~ دريافت بسامدهاي حامل مختلف در فواصل 500 هرتز يا بيشتر وبا مدوله سازي يکسان. اساس آن بر اين نکته است که محو شدگي در بسامدهاي مختلف به صورت همزمان رخ نمي دهد و گيرنده مي تواند در هر لحظه با انتخاب بسامد مربوط به سيگنال قوي تر اثر محو شدگي را به حداقل برساند.

frequency- diversity radar
رادار چند بسامدي ~ راداري که همزمان دو يا چند بسامد را ارسال مي کند و مجهز به وسايلي براي ترکيب پژواکهاي حامل يا انتخاب قوي ترين سيگنال از بين آنها در هر لحظه است .