frequency -modulation recording


اصطلاح
برق و الکترونیک
31 حرف
3 کلمه
معانی و توضیحات
ضبط مدوله سازي -بسامد ~ روشي در ضبط داده ها که در آن سيگنال قياسي به انحرافهاي بسامدي حول يک بسامد مرکزي تبديل مي شود .

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت frequency -modulation recording معنی frequency -modulation recording معنی frequency -modulation recording به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک frequency -modulation recording در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
frequency- modulation transmitter
فرستنده ي مدوله سازي -بسامد ~ نوعي فرستنده ي راديويي که امواج مدوله شده با بسامد ارسال مي کند.

frequency-modulation tuner
تنظيمگر مدوله سازي -بسامد ~ تنظيمگري که از يک تقويت کننده ي «آر- اف» مبدل،تقويت کننده ي «آي-اف» و مدوله زداي سيگنالهاي مدوله شده با بسامد تشکيل شده است و سيگنال شنيداري سطح-پايين را به تقويت کننده ي شنيداري و بلندگو توحيل مي دهد.

frequency modulator
مدوله ساز بسامد ~ مدار يا وسيله اي که مدوله سازي بسامد انجام مي دهد.

frequency monitor
ناظر بسامد ~ ابزاري که ميزان انحراف بسامد حامل يک فرستنده را از مقدار تخصيصي خود نشان مي دهد.

frequency multiplier
ضرب کننده ي بسامدي ~ نوعي تراديسنده يا مدار مبدل هماهنگ که بسامد سيگنال خروجي آن مضرب صحيحي از بسامد ورودي است .

frequency - off set transponder
باز فرستنده با انحراف بسامد ~ باز فرستنده اي که بسامد سيگنال را قبل از ارسال مجدد، به ميزان ثابتي تغيير مي دهد.

frequency overlap
همپوشي بسامدي ~ بخشي از کانال تلويزيوني 6MHZ که براي هر دو سيگنال تک رنگ و رنگ نمايي مشترک است . همپوشي بسامدي در واقع يک نوع اشتراک باند است .

frequency pulling
کشيدن بسامد ~ تغيير بسامد يک نوسانساز در اثر تغيير امپدانس بار .

frequency pulsing
پالس دهي بسامدي ~ کار متناوب نوسانساز بين دو بسامد مختلف . شروع نوسان در يک بسامد شرايط لازم براي نوسان در بسامد دوم را مهيا مي کند و برعکس .

frequency pushing
رانش بسامد ~ تغيير بسامد کاري يک نوسانساز در اثر تغيير ولتاژ باياس در محدوده ي تعريف شده .