fuel cell


اصطلاح
برق و الکترونیک
9 حرف
2 کلمه
معانی و توضیحات
پيل سوختي ~ سيستمي که با استفاده از سوختهاي غني از هيدورژن نظير هيدرازين ، کروزين ، يا گاز هيدروژن و اکسيژن انرژي شيميايي را مستقيماً به الکتريسيته تبديل مي کند. پيل شامل محفظه ي بسته اي حاوي الکتروليت ، معمولاً اسيد فسفريک ، است که بين الکترودهاي کاتد و آند قرار گرفته است .سوخت هيدروژني از منبع بيروني به آند و اکسيژن ( هوا) به کاتد تزريق مي شود . در درون پيل ، مولکولهاي هيدروژن به دو يون هيدروژن مثبت و دو الکترون تقسيم مي شوند. الکترونها در مدار بيروني جاري مي شوندو انرژي بار را فراهم مي کنند. يونهاي هيدروژن نيز به طرف کاتد کشيده مي شوند و در آنجا اکسيژن و الکترونها ترکيب مي شوند و آب توليد مي کنند که بعداً تخليه مي شود . با اتصال سري پيلهاي سوختي مي توان قدرت آنرا بالا برد . عليرغم بازدهي کم اين نوع پيل ، در فضاپيماها از آن استفاده مي شود و بررسيهايي در حال انجام است تا بتوان از آن به عنوان منبع نيروي کمکي در نيروگاهها استفاده کرد.

مشاوره شغلی تلفنی
پیشنهاد می کنیم برای دریافت مشاوره تخصصی، از مشاوره تلفنی شغل نت استفاده نمایید
حمایت مالی
اگر معانی این واژه برای شما مفید بود در صورت تمایل می توانید با پرداخت تنها 5000 تومان از تیم شغل نت حمایت کنید حمایت مالی
برچسب ها
شغل نت لغت نامه شغل نت مشاوره شغلی و تحصیلی شغل نت fuel cell معنی fuel cell معنی fuel cell به فارسی لغت نامه برق و الکترونیک واژگان تخصصی برق و الکترونیک اصطلاحات تخصصی برق و الکترونیک مخفف های تخصصی برق و الکترونیک fuel cell در برق و الکترونیک
واژه های مرتبط
full- bridge converter
مبدل پل کامل ~ مداري که به عنوان مبدل مستقيم کار مي کند. داراي يک مدار پل باچهار کليد ترانزيستوري است که سيم پيچ اوليه ي ترانسفورمر را تغذيه مي کند.

full break- in
ورود کامل [ کيو اس کا] ~ روشي در درايو آماتوري که امکان شنيدن سيگنالها دربين نويسه هاي رمزي را فراهم مي کند . اين کار باعث مي شود که دو درايو آماتور بتوانند بدون انتظار براي خاتمه ي کار فرستنده ،وارد ارتباط شوند.

full- duplex operation
کار تمام - دو سويه ~ حالتي از ارتباط راديويي يا سيمي که طي آن امکان ارسال هممزان اطلاعات بين دو نقطه و در دو جهت مخالف وجود دارد.

full load
بار کامل ~ بيشترين باري که يک مدار يا دستگاه براي تحمل آن در شرايز مشخص طراحي شده است. هر گونه بار اضافي نسبت به آن اضافه بار ( overliad) ناميده مي شود.

full scale
مقياس کامل [ اف اس] ~ بيشترين مقداري که در هر گستره ي مشخص از وسيله اندازه گيري مي توان قرائت کرد.

full - wave bridge
پل تمام - موج ~ آرايش چهار ديود يا يکسوساز تمام موج به شکل پل که ولتاژ ثانويه ي ترانسفورمر متصل به برق را به صورت تمام موج يکسو ميکنند. در اينحالت نيازي به استفاده از ترانس سر وسط دار نسيت . هر دو نيمه ي تناوب ورودي از ولتاژ خروجي ظاهر مي شود.

full- wave control
کنترل تمام- موج ~ نوعي روش کنترل فاز در هر دوچرخه ي مثبت و منفي که توان بار را در تمام گستره از صفر تا بيشترين مقدار تمام موج تغيير مي دهد. ولتاژ خروجي معمولاً به همان شکل « اي سي» است ، در عين حال مي توان با افزودن طبقه ي يکسوساز ، ولتاژ خروجي « دي سي» پالسي توليد کرد. عنصر کنترل مي تواند يکسوساز ...

full- wave rectification
يکسوساز تمام - موج ~ نوعي يکسوسازي که در آن جريان خروجي براي هردو چرخه ي مثبت و منفي ولتاژ متناوب ورودي در يک جهت جاري مي شود.

full- wave rectifier
يکسوساز تمام - موج ~ يکسوساز دو بخشي که عمل يکسوسازي تمام - موج را انجام مي دهد. يک بخش در نيمه ي مثبت ورودي و بخش ديگر در نيمه ي منفي آن عمل مي کند.

full- wave vibrator
ارتعاشگر تمام - موج ~ نوعي ارتعاشگر که قسمت متحرک آن به صورت رفت و برگشتي بين دو اتصال ثابت حرکت مي کندو با تغيير جهت جريان مستقيم گذرنده از ترانسفورمر در فواصل منظم موجب افزايش ولتاژ توسط آن مي شود . امروزه به جاي آن بيشتر از مبدلهاي الکترونيکي « دي سي» به « دي سي» استفاده مي شود .